جریانهای سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰
به گزارش خبرنگار پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی، دکتر سید سعید زاهد زاهدانی دانشیار جامعه شناسی و مسئول مرکز تحول در علوم انسانی دانشگاه شیراز در یادداشتی به جریان های سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ پرداخته است:
مقام معظم رهبری در تاریخ نوزدهم اردیبهشت ۱۳۸۴ در دیدار با دانشجویان دانشگاه کرمان فرمودند: «اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطۀ مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطۀ مقابل اطلاح طلب، اصولگرا نیست. نقط، مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. …. نقطۀ مقابل اصلاح طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اطلاح طلبم، اصول متین و متقنی که از مبانی اسلام برخاسته با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو.»(بیانات با دانشجویان دانشگاه کرمان در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۱۹) ایشان در دیدار با فرماندهان و جمعی از کارکنان نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۱۹ می فرمایند من یک انقلابیم و در همین سخنرانی و در دیگر گفتار های خود تلاش در پشتیبانیی از گفتمان انقلاب اسلامی می نمایند. به عبارت دیگر وقتی از زاویۀ نگاه رهبر معظم انقلاب به مردم و جامعه می نگریم دو دستۀ انقلابی و غیرانقلابی ملاحظه می شود. انقلابی ها کسانی هستند که اصولگرای اصلاح طلبند.
در انتخابات ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۰ با توجه به جمعیت شرکت کنندگان، ۹/۴۸ درصد از واجدین شرایط، رأی خود را به صندوق آراء ریختند. آراء آنان به افرادی تعلق گرفت که از طیف های مختلف سیاسی بودند و برخی هم رأی خود را سفید به صندوق انداختند.
کسانی که بر پایۀ غلطِ تقسیم بندی اصوگرا و اصلاح طلب وقایع سیاسی را تفسیر می کنند این درصد را جمعیتِ به غلط اصولگرا تلقی می کنند و باز هم به غلط، ادعا دارند که ۱/۵۱ درصد از جمعیت واجد شرایط رأی دادن در کشور اصلاح طلبند که به علل مختلف، البته باز هم به غلط، اغلب در اعتراض به نقش شورای نگهبان، در انتخابات شرکت نکرده اند.
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب اصل تقسیم بندی مردم ایران به اصوگرا و اصلاح طلب باطل است و واقعیت ندارد. در مورد ۱/۵۱ در صد هم باید گفت که در هیچ کشوری در انتخابات، شرکت کنندگان صد در صد جعیت واجد شرایط نیستند. رأی ۹۸ درصد شرکت کننده به جمهوری اسلامی، یک استثنای تاریخی است که در هیچ جای دنیا تکرار نشده است و افتخاری برای نظام جمهوری اسلامی به حساب می آید. در انتخابات های ریاست جمهوری معمولاً بیشتری تعداد شرکت کننده وجود دارد و ۸۴ در صد شرکت کننده، بیشترین حضور در انتخابات های ریاست جمهوری در ایران می باشد که در سال ۸۸ محقق شده است.
اگر همین بیشترین حضور در انتخابات ریاست جمهوری را در نظر بگیریم، ۳۵ درصد از واجدین شرایط رای دادن که قرار بود و می توانستند در رای گیری امسال شرکت کنند پای صندوق رای نیامده اند.
در انتخابات های صورت گرفته در ایام شیوع ویروس کوید ۱۹ در سراسر جهان بین ۱۰ تا ۲۰ درصد افت شرکت کننده از ترس واگیری این بیماری یا درگیری با این بیماری، گزارش شده است. بنابراین اگر حداقل این رقم را در نظر بگیریم و از ۳۵ درصد حداکثر شرکت کنندگان کم کنیم، به رقم ۲۵ درصد می رسیم.
یعنی در انتخابات امسال اگر حداکثر شرکت کنندگان، طبق بالاترین سابقهء انتخابهای ریاست جمهوری در ایران، قرار بود شرکت کنند، با توجه به شیوع ویروس کرونا حداکثر حدود ۲۵ درصد پای صندوق رای نیامده اند نه ۵۱/۱ درصد.
در مورد علت این عدم حضور علل مختلفی گفته می شود اما آن که برخی آن را به شورای نگهبان و انجام وظیفۀ نظارتی این شورا مربوط می دانند هم حرف درستی نیست. شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست که بخواهد مصلحت سنجی کند. فرض کنید از بین ثبت نام کنندگان و حتی غیر ثبت نام کنندگان فرد دیگری به میدان رقابت راه یافته بود. آیا در این مقطع زمانی رجل سیاسی موجهی در کشور می شناسیم که در رقابت با رئیس جمهور منتخب، می توانست رأی قابل ملاحظه ای کسب کند؟ باز هم به دلایل مختلف، اگر خیلی کوتاه بیائیم، شاید انتخابات به مرحلۀ دوم می رسید؛ اما در نتیجه هیچ تغییری حاصل نمی شد.