یادداشتی از احمدحسین شریفی؛ «روش تجربی» و «علمیت علوم انسانی»
حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم، دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی و نظریه پرداز در حوزه علوم انسانی اسلامی در یادداشتی به علمیت علوم انسانی پرداخت:
برخی از مخالفان علوم انسانی اسلامی معتقدند که «علمی بودن یک علم به عمومی بودن آن است و عمومی بودن هم به عمومی بودن معیار است و معیار عمومی همان تجربی بودن است. و این امری است فارغ از دین و مکتب.»
اینان با این استدلال، معتقدند «علم دینی» و «علوم انسانی اسلامی»، امری «پارادوکسیکال» و ترکیبی «خودمتناقض» است.
در نقد این دیدگاه به اجمال چند نکته را متذکر میشوم:
نکته اول: انتظار «همهپسندی» در علوم انسانی، انتظاری واقعبینانه نیست. علوم انسانی، از جهات مختلفی علومی وابستهاند: «وابستگی به بنیانهای نظری محققان و نظریهپردازان»، «وابستگی به نیازها» و «وابستگی به فرهنگ و ارزشهای فرهنگی» از جمله مهمترین ابعاد وابستگی علوم انسانی است و تعدد و تنوع این امور و وابستگی آنها به دین و مذهب، واضحتر از آن است که نیازی به اثبات و بیان داشته باشد.
نکته دوم: اگر دنبال یک داور مشترک و همگانی و همهپسند هستید، چرا آن را منحصر در تجربه میدانید؟ اساساً اعتبار تجربه مدیون مقدمهی عقلی نهفته در آن است. پس چرا خود عقل را، به عنوان یک داور عمومی و همهپسند و مطمئن، به رسمیت نمیشناسید؟
نکته سوم: این مدعا، خودسوز است؛ یعنی خود این ادعا که «علمی بودن یک علم به عمومی بودن آن است و عمومی بودن هم به عمومی بودن معیار است و معیار عمومی همان تجربی بودن است» ادعایی تجربی نیست؛ با «دلیل تجربی» هرگز نمیتوان «اعتبار تجربه» را اثبات کرد.
ممکن است گفته شود منظور از «علم» دراینجا، علم تجربی است و نه مطلق معرفت. در آن صورت میگوییم که این استدلال نوعی «مصادره به مطلوب» یا «استدلال دوری» است (خلاصه آن این میشود که «تجربی بودن» یک «تجربه» به عمومی بودن آن است! …)
نکته چهارم: آیا درستی و واقعنمایی معیار داوری مهم است یا عمومی بودن آن؟ آیا هدف تحقیق علمی کشف واقع است یا عامهپسند بودن؟
نکته پنجم: این ملاک کی و چگونه مطرح شد؟ آیا قبل از تجربهگرایی مدرن، چنین ملاکی را برای علمیت علم، در نظر میگرفتند؟ آیا علوم سیاسی و جامعهشناسی و اقتصاد و روانشناسی پیش از دوران جدید نبود؟
نکته ششم: اگر کسی بنیانهای تجربهگرایی مدرن را نقد کند و نادرست بداند، آیا باز هم میتوان به او قبولاند که ملاک علمیت علم، تجربی بودن آن است؟