سخنی کوتاه در مورد انگاره شخصیت کاریزماتیک حضرت امام(ره)
به گزارش خبرنگار پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی، دکتر سید سعید زاهد زاهدانی دانشیار جامعهشناسی و مسئول مرکز تحول در علوم انسانی (متا) دانشگاه شیراز در یادداشتی به شخصیت حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی پرداخته است:
ماکس وبر در مورد ویژگی های یک شخصیت کاریزما او را فرا تر از زمان و مکان خود معرفی می کند و برای او فرهی قائل می شود که چندین سال قبل و چندین سال بعد از او وجود نداشته و نخواهد داشت. در ادامه او می گوید بعد از وجود یک کاریزما جامعه دچار یک دوگانگی می گردد. اگر منویات او را به صورت قانون در نیاورد روی زمین می ماند و اگر آنان را قانونی کند بعد از مدتی به سنت تبدیل می شود و متحجر می گردد. به این حالت (routinization of charisma) یعنی روال شدن یک کاریزما می گوید و افول او را محتوم فرض می کند.
حال در مورد به کار بردن این اصطلاح در مورد حضرت امام (ره) چه باید کرد؟
نظام امامت در مکتب شیعه پاسخ او را می دهد. شخصیت پیامبران الهی و امامان شیعه در تعبیر ماکس وبر می تواند کاریزما تلقی شود. اما نقص نظریه پردازی او موجب می شود که ما لازم است در مکتب اسلام برای شخصیت های کاریرماتیک خود مفهوم جامع تری پیدا کنیم و یا اگر می خواهیم آن را به کار بریم ملاحظات مکتبی آن را رعایت کنیم.
امامان ما نور واحدند. ضمن این که منویاتشان باید به صورت عرف و قانون در آید تا اجرایی شوند، اما امام بعدی هم به همان اندازه امام است که امام قبلی بود. نه کمتر و نه بیشتر. او می تواند در بستر ثابت منویات پیامبر اکرم صلوات الله علیه و امام قبل از خود تغییراتی را که مناسب زمان و مکان است ایجاد کند تا تحجر حاصل نشود و اصل دین باقی بماند و ساری و جاری شود.
برای مثال اگر در زمان امام حسن (ع) صلح مصلحت جامعه مسلمین را تامین می کند برای حفظ همان مصلحت در زمان امام حسین (ع) ایستادگی و مقاومت تا پای جان خود وعزیزان خود کار ساز است. به همین مناسبت است که عملکرد کاریزماتیک امام قبل به امام بعد و به همین ترتیب تا امام غائب می رسد. همه آنان شارحان دستورات پیغمبر اکرم ص هستند اما در زمان و مکان خود.
در زمان غیبت همین قاعده بر نایبان امام حاکم است. ولی فقیه باید اجتهادش در زمان و مکان معتبر باشد و تحقق یابد تا بتواند به درستی از میراث امام قبل حراست کند. تصور این که فقط باید مجری طابق النعل بالنعل نایب امام قبل باشد تصوری است که انعطاف زمان و مکان را از رهبری جامعه می گیرد و همان جنبه منفی که وبر اشاره می کند را حاصل می نماید.
عملکرد این قاعده در حال حاضر بین حضرت امام و رهبری به همین گونه است. حضرت امام (ره) روح انقلاب اسلامی هستند. امروز جسم متحرک انقلاب با حفظ همان روح، توسط رهبری معظم انقلاب تنظیم می شود. به عبارت دیگر به همان اندازه که برای حضرت امام کاریزما قائلیم اگر پیرو مکتب شیعه هستیم، لازم است برای امام خامنه ای هم قائل باشیم. چرا که این دو بزرگوار هر چه دارند از سر تصدی گری منسب نیابت امام زمان (ع) دارند.
شاهد این وحدت نور در نایب های امام زمان (ع) مجلس خبرگان رهبری است. در نظام مبارک جمهوری اسلامی ایران برای نظارت بر عملکرد "امام گونه" و به تعبیر بسیار نازل جامعه شناسی رایج کاریزماتیک ولی فقیه، مجلس خبرگان مسئول است. آنان مجتهدینی هستند که هم اصل ثابت را می شناسند و هم موارد متحرک و غیر ثابت را در زمان و مکان در می یابند و بر آن ناظرند. هرگاه هماهنگی بین این ثابت و متغیر به خطر افتد وظیفه هشدار دارند و اگر خدای نخواسته شرایطی پیش آید که هماهنگی از میان برود وظیفه جایگزین کردن نایب امام بر عهدهء آنان است.
لازم است نمایندگان محترم این مجلس گران سنگ در دفاع از نظر خویش، فعال عمل کنند تا شان امام گونه مقام معظم رهبری نمایان تر شود.