یادداشتی از محمدجعفر حسینیان/۴؛کاربرد منطق در روش تحقیق

یادداشتی از محمدجعفر حسینیان/۴؛کاربرد منطق در روش تحقیق


یادداشتی از محمدجعفر حسینیان/۴؛کاربرد منطق در روش تحقیق

متن زیر بادداشتی درباره جامعه شناسی منطق، تهیه شده از مباحث مطرح شده حجت الاسلام شیخ محمدجعفر حسینیان در پژوهشکدۀ تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز به کوشش دکتر سید سعید زاهد زاهدانی دانشیار جامعه شناسی و مسئول پژوهشکدۀ تحول و ارتقاء علوم انسانی دانشگاه شیراز و مریم مؤمنی دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه شیراز است که در ادامه بخش چهارم و پایانی آن نظر شما می گذرد:

تفاوت منطق ها را از موضع روش باید مورد دقت قرار داد. در روش تحقیق می گوئیم در ابتدا باید هم به مشاهده ارتکاضات بپردازیم و هم مطالعات کتابخانه ای.  در بحث کتابخانه هم فقط منظور مراجعه به مرکزی به نام کتابخانه نیست بلکه بررسی همۀ حوادث و همۀ تحلیل های مربوط به موضوع تحقیق است.  در تحقیق کتابخانه هم مشاهده مکتوبات است هم ارتکاضات؛ چه در گذشته و چه در حال.  ممکن است در مورد برخی موضوعات اصلاً هیچ مکتوبی وجود نداشته باشد. هر نوع سابقه ای وجود داشته باشد را باید بررسی کنیم.  در این جا کار با روش استقرا است؛ در واقع تکنیک تحقیقاتی در مرحله اول، استقرا است.

ممکن است در این جا در مقایسه با روش های متداول، این سؤال پرسیده شود که در تحقیقات پوزیتویستی چون همیشه نگاه به تئوری است، و جهت از تئوری گرفته می شود و با توجه به تئوری بیان مسئله، اهداف و فرضیه طرح می کنیم، در واقع کار با تکنیک قیاس شروع می شود.  یعنی مرور ادبیات و پیشینه پژوهش نظریه را تولید می کند و تحت اشراف آن دیگر عملیات تحقیق انجام می شود.  در میدان با ابزار جمع آوری اطلاعات می کنیم (استقراء) و بعد با توجه به همان نظریه تحلیل می کنیم.  یعنی چرخه قیاس و استقراء بر مدار یک جهت که از نظریه گرفته می شود، مدام در حال گردش است.

ممکن است پرسیده شود تفاوت این چیزی که شما می فرمایید با این چیزی که وجود دارد چیست؟  در جواب این پرسش باید گفت در منطق انتزاع، وقتی موضوع مطالعه را کلی می گیریم نه کل، حکم مطلق است و قابلیت صدق دارد.  در روش استقراء می گوییم قابلیت تعمیم وجود ندارد.  در منطق انتزاع تجربیات مفرده است و هر کسی برای خودش می تواند تجربه ای از محسوسات داشته باشد.  اما در منطق کل و کلی نگر مفرده در نظر گرفته نمی شود، قابلیت تعمیم پیدا می کند.  در این منطق ذات معادله تعمیم تصور می شود که در منطق انتزاع -که مفرده است- وجود ندارد.

در اینجا باز ممکن است ادعا شود که کارکرد ذهن انسان انتزاع کردن است.  بله. اما باید دانست که کارکرد ذهن باید ما به ازاء داشته باشد تا اجازه تعمیم بیابد.  در منطق کلی نگر یا انتزاع که به جزئیات کاری ندارد؛ تا کلی نشود تعمیم داده نمی شود.  این انتزاع را نباید به مصدایق ربط دارد.  اگر بین دو شیء محسوس نسبت برقرار نشود نمی توانید تعمیم دهید.  ما به دلیل مشابهت نمی توانیم یک حکم را بر دو مورد تعمیم دهیم. مگر اینکه هر دو را عنوان کلی کنیم مثلا عنوان کلی جسم را بر هر دو اطلاق کنیم و هر دو را مصادیقی از جسم بدانیم.  استقراء کارش با محسوسات است.  کارش انزاع وجه اختلاف از وجه اشتراک است.  در منطق کلی نگر یا انتزاع، صندلی های مختلف که پایه، نشیمن و تکیه گاه دارند را انتزاع می کنند و موارد اختلاف را کنار می گذارند. این منطق در مورد اختلافات نمی تواند نظر بدهد؛ مثلا رنگ و جسم و نوع صندلی. اما در منطق کلی نگر تکاملی انواع صندلی متناسب با مطلوبیت انسان طرح می شود و مدام بهینه می شود، این ارتباط با محسوس است. منطق انتزاعی علم نیست؛ چون قابلیت توسعه ندارد.

ممکن است گفته شود که ما مفهومی را به نام موبایل انتزاع می کنیم اما مدل های مختلف دارد که با هم فرق می کنند.  یعنی یک مفهوم اصلی و خرده مفاهیمی که با در نظر گرفتن تمایزها داریم.  در این جا سؤال ما این است که آیا فقط استفاده از منطق کلی نگری شرط رسیدن به منطق انتزاع است؟  این توجیه شما در سطح منطق کل نگر است.  ما می توانیم انتزاع را در سه سطح بررسی کنیم.  در منطق کلی نگر گفته می شود که در هیچ حالتی ذهن منقطع از انتزاع نیست.  اگر انتزاع نباشد فهم ممکن نیست.  موضوع انتزاع اگر نسبت بین دو شیء باشد معادله سازی اتفاق می افتد.  گاهی علم نسبت را مطالعه می کند (منطق کل نگر) گاهی بریده از خصوصیات شخصی جدا کرده و مطالعه می کند (منطق کلی نگر).  ما می گوئیم علم از این بیرون نمی آید.  چون علم یعنی دست یابی به معادله.  ما به کاربرد، علم می گوییم.  در واقع در منطق کل نگر یا سیستمی با ملاحظه نسبت، علم به دست می آورند؛ مجموعه سازی و نظام سازی و نسبت بین اجزاء و اجزاء و کل دیده می شود.

ما در منطق تکاملی چیزی فراتر از این می گوییم: نسبتی که می خواهید ملاحظه کنید نسبتش با غایت کل آفرینش باید بررسی شود (نه غایت مقطعی و کاربردی یا هدف).  می توان گفت که منطق تکاملی دارای غایتی است که مطلوب بالذات است اما سایر منطق ها این گونه نیستند.  هدف دارند اما اهداف در نوع خود وسیله اند برای رسیدن به اهداف دیگر. مثالی از این که غایت، انتها نداشته باشد و نیاز مداوم ایجاد کند، بحث های عبادی مانند نماز است که نباید دو روز مثل هم باشد و هر روز با کسب کمالاتی این عبادت کامل تر می شود.  این غایت باید در تمام مراحل دیده شود.

به عنوان مثال صبر در قرآن آن قدر مهم است که بر نماز مقدم است.  تمایز این با منطق تکاملی چیست؟ صبر به معنای تحمل کردن برای خدا است؛ نه تحمل کردن صرف. ارتباط با غایت در مدل می آید. باید نوع و جنس صبر مشخص شود.  ملاحظه غایت در فعل، تمایز ماست.  این نوع صبر در روانشناسی موجود قابل تحلیل نیست.  روش از تحلیل جدا نیست.

جهان در مراحل رشد خود ابتدا منطق کلی گرا و بعد منطق سیستمی (کل گرا) را ساخت که غایت را در درون خودش دارد.  الان در مرحله رشدی از جهان قرار داریم که نیاز به منطق تکاملی حس می شود که امکان فهم را افزایش می دهد.  در هر سه نوع منطق انتزاع وجود دارد اما با تعاریف مختلف.  مثلا برای مقوله صبر در همه منطق ها جواب وجود دارد، اما منطق تکاملی جواب کامل تری با ما می دهد.  مثلا پیاده روی اربعین در منطق کلی نگر بایکوت خبری می شود در منطق تکاملی بیست میلیون نفر به زیارت می روند با اشتیاق و با وجود همه رنج ها.  رفتار بی منطق ترامپ یک مؤلفه شخصی نیست، نظام سیاسی جهانی با منطق قابل قبولی با دنیا برخورد نمی کند چون منطق ضعیف است.  منطق تکامل گرا سطح فهم را بالا می برد. آنها صبر را به تعویق انداختن خواسته ها برای رسیدن به هدفی دیگر (برای انسان) می بینند.  ما با منطق تکاملی صبر را مفتاح الفرج تعبیر می کنیم.

برای عملیاتی شدن، تحقیق باید منطقی باشد.  تمام ارتباط های درونی و بیرونی باید ملاحظه شود.  منطق تحقیق التقاط را نمی پذیرد.  ما نمی توانیم مفاهیم را از دین بگیریم و روش را از مکتب اثبلاتی.  روش و مفاهیم از هم جدا نیستند.  نمی توان روش عامی را تصور کرد که همه مفاهیم را بررسی کند.  اگر این طور شد می شود همان منطق کلی گرا.  در نسبت درون و بیرون نسبت ولایی برقرار است.  در مرحله اول حداقلِ صدق برای ما کفایت می کند.  منظور از حداقل صدق حداقل هماهنگی است.  حال ولایت بیرونی ما را گام به گام پیش می برد.  ما در این جا فاعل تبعی هستیم.  حقیقت فهم بر اساس مقدمات منطقی نیست، بر این اساس است که بدانیم از فهم عاجزیم.  قدم اول این است که من می فهمم که نمی فهمم.  در نفهمیدن خودم شک ندارم.  پس باید به هدایت بیرونی متوسل شد.  مثلا ما غیب را نمی فهمیم.  با مفاهیم توسل به پیامبر می فهمیم.  حال اگر این را نهایت فهم گذاشتیم.  این مصداق دیگری از خدای درون است. باز این جا پیامبر عبد و رسول است و باید در مرتبه بالاتر خدا دستگیری کند.

در مورد فهم دو رویکرد وجود دارد:

  1. ذات فهم می فهمد؛ که در برابر این ما می گوییم پایگاه فهم عجز (ما نمی دانیم) است نه توان اثبات. خدایی که خودمان، با ملاحظۀ درون، اثبات کنیم، انگار خودمان را می پرستیم.  باید توحید در شناخت داشته باشیم.
  2. فهم تحت تاثیر جامعه است. در این رویکرد اعتقاد بر این است که مصداق انسان کامل پیامبر (ص) و معصومین (ع) هستند.  هرچه به آنان نزدیک تر باشیم کامل تریم.  سه نوع درک داریم: درک محوری(نظری)، درک تصرفی و درک تبعی.  ما فاعلیم اما در فهم مجبور به تبعیت از بیرون هستیم.  ما ملزم به درکیم و این درک از موضوعات درک (وحدت، کثرت، مکان، زمان، اختیار و آگاهی) خارج نیست.  هیچ منطقی از این شش موضوع فارغ نیست.  حال این درک حداقلی، چگونه می تواند قواعدی را به ما بدهد تا به تحلیل برسیم؟  این نوع از منطق است که هماهنگ با نظام آفرینش می شود که می توان جهان را درک کرد.  حال کار مهم این است که بر پایه درک حداقلی از آن موضوعات بالا (وحدت و کثرت و ….) که غیرقابل انکار هستند، منطقی طراحی کنیم که با آن به تحلیل دست بزنیم.

به صورت کلی در منطق کلی نگر پایگاه فهم در اصالت شرائط شی ء است؛ یعنی ذات فهم، قدرت درک واقعیات را دارد. در منطق کل نگر اصالت به شرایط است؛ یعنی با ربط بر قرار کردن با بیرون به فهم درونی می رسیم.  در منطق تکاملی عجز (ما نمی دانیم) پایگاه فهم می شود؛ یعنی وجودی فهیم در بیرون وجود دارد که فهم درست را به ما می دهد.

به صورت خلاصه می توان گفت ملاک صحت باید درونی و بیرونی باشد؛ چون ارتباط درون و بیرون به صورت مداوم وجود دارد.  اگر ملاک صحت بیرون باشد باید ارتباط درون و بیرون تبیین شود؛ اگر ملاک صحت درون باشد امکان تفاهم از بین می رود.  وقتی می گوییم انسان فقیر است یعنی نیاز به متولی خارجی دارد؛ که ما خدا را ولی خودمان قرار می دهیم.  دیگرانی که در مکاتب سکولار هستند نیز به خارج متوسل می شوند؛ آن ها هم ناگزیر به اتخاذ ولی خارجی هستند. اگر ولی خارجی را خدا گرفتیم به کمال می رسیم. اگر غیر خدا گرفتیم به اقتضای ظرفیت و به اذن الله آن ولی خارجی هدایت می کند. مثلا در سرمایه داری متوسل به ثروت می شوند و در حد ظرفیت و جهت آن توسعه می یابند.

در رابطه با فقر وجودی، ما معتقد به فقر فاعلیتیم.  بنا به ادعای اصالت وجودی ها، ذات وجود اگر فقیر باشد معدوم است.  بنابراین باید ذاتی وجود داشته باشد که در ذات بودنش فقر نداشته باشد.  ما وقتی فاعلیت را می گوییم این فاعل در نفس تقاضا فقیر نیست.  در یک چیز باید خدا اعطاء کند تا معدوم نباشیم.  در نفس خواست خودم اگر فقیر باشم مطالبه صورت نمی گیرد.  ملاک صحت ما به نسبت برمی گردد.  در امر صحت هیچ گاه نسبت انکار نمی شود.  امری که به دنبال آنیم سه پایه دارد؛ چون سه منشاء درکی دارد و نسبت بین آن ها وجود دارد، این سه به نحو اجمال انکارناپذیر است.  در منطق تکاملی از بدیهی شروع نمی کنیم.  بدیهی در پارادایم فکری دیگری است.  اصل بدیهی چون اثباتی است در جزئیات قابل خدشه است.  بداهت آن می تواند مورد انکار قرار گیرد.  اما غیر قابل انکار چون سلبی است اجمال را می پذیرد.  بدیهی اجمال پذیر نیست.

در بحث منطق ها تقدم با هستی شناسیِ روش و منطق است.  وقتی می گوییم انسان قبل از ساخت منطق فهم دارد و با قوه فهم به سراغ ساخت منطق می آید منطق را برای فهم اجتماعی می سازد.  منطق ابزار محاسبه دقیق است که در جریان ارضا و نیاز اجتماعی و منطق تکامل زمانی مصرف دارد.  منطق متناسب با ظرفیت بشر رشد می کند. آنچه در ذهن به آن تکیه می کنیم بدون روش نمی تواند سراغ چیز دیگر برود.  عقل خود باور، به شناخت خودش و اشیا بیرونی فقیر است. اما خداوند توانایی در روش سازی را به بشر عطاء کرده است.  منطقی که خود بنیاد است برای شناسایی عالم نیازی به معرفت دینی پیدا نمی کند.

درکی که از روش شناسی داریم این است که باید سه منشاء درک وجود داشته باشد: تعلق و گرایشات، عقلانیت و محسوسات.  ما اراده، فهم و غایت نگری را اصول حاکم بر قواعد حرکت می دانیم. بنابراین پایگاه منطق ما پایگاه صحت روابط معناداری است که نسبت بین مفاهیم درک (تعلق و گرایشات، عقلانیت و محسوسات) را درک می کند.  از نظر ما پایگاه صحت به حق و باطل برمی گردد؛ حق و باطلی که متناسب با غایت است.  منطق باید این تناسب را مستدل کند. باطل نسبتی با غایت ندارد.  منطقی می خواهیم که بتواند این نسبت و این ساحت مفهومی (عقلانی) و گرایشی و حسی را تبیین کند. البته نسبت به کل یک درک وجدانی هم داریم.

در اینجا سوال اصلی این است که قوانین تجربی چگونه قدرت پیش بینی پیدا می کنند و منطق تکاملی نسبت به دیگر منطق ها چه نکته ای اضافه دارد و چرا ما که ادعا می کنیم منطق کامل تری داریم تاکنون نتوانسته ایم مسائل خود را حل کنیم؟

بنده عرض می کنم چون درک درستی از منابع دینی نداشتیم، نتوانستیم به درستی وارد تجربه و عینیت شویم. مدل جریان مفاهیم اعتقادی در موضوعات عینی نداشتیم.  منطقی که استفاده کردیم منطق ارسطو است.  بر اساس این منطق خواص بین اشیاء عرضی است.  نمی توان بر اساس منطق ارسطو کل سازی کرد.  این منطق بر اساس عینیت مشکل دارد.  باید بتواند سوالات آزمایشگاهی به دست دهد، با آن نسخه را عملیاتی کنیم، بازخورد را ارزیابی کنیم و دوباره اصلاح کنیم تا به جایی برسیم که روش استنباط را بازنگری کنیم و توسعه دهیم.  اشکالات به برقرار کردن ارتباط الگوی منطق بین عینیت و منابع، هم از پایین به بالاست و هم از بالا به پایین؛ بین نظر و عمل و عمل و نظر.  دین در جریان عینیت اگر قدرت داشته باشد می تواند پیش بینی کند.  مثلا امام می گوید شرق به زباله دان تاریخ می رود و رفت، و غرب هم به زودی می رود. این که خداوند متعال می فرماید ما مستضعفین را حاکم می کنیم، وعده الهی صدق است.  مشکل اساسی در متون و اعتقاد قلبی نیست. مشکل در روش است.  روش باید متکی بر اراده ها کل گرا باشد، نه این که اشیاء را به صورت کل ببیند.  نظام اراده ها محصول نهائیش می شود تکنولوژی. منطق بالاترین نرم افزار یا مغزافزار انسان برای رسیدن به پاسخ نیاز است. منطق در عمل باید مبتنی بر یک مبنای مشترک باشد.  منطق و روش ابزار تحقُق اراده است.

سه متغیر تکوین و تاریخ و جامعه بستر بیرونی هستند.  این سه بستر ضرب در درک و حس و قلب که بستر درونی می باشند می شوند.  بین این دو ساحت نسبتی برقرار می شود.  قالب اصلی فعل ما در این ساختار کلی ترسیم می شود.  در تکوینِ نفس ظرفیت شکل می گیرد.  با توجه به این کلیت کل مباحث مربوط به اعتباریات زیر سوال می رود. دیدن و دریافت نسبت زمان در نسبت مکان اصلی است که نباید نادیده گرفته شود.

اگر این مدل به ترتیبی که گفته شد طراحی شود، می فهمیم که چه نسبتی در رابطه بین درون و بیرون فاعلیت، حضور دارد.  هر سه ساحات خطا می کنند.  ملاک صحت ترکیب تعلق درون به بیرون است.  تعلق به ثبات مانع حرکت است.  تعلق به تغییر مانع ثبات است.  اما فاعل واحد است.  در جدول سه در سه ای که گفته شد، نسبت قلب و تاریخ ظرفیت تکاملی تاریخ است.  نسبت قلب و جامعه فرهنگ می شود.  نسبت عقل و جامعه منطق ها می شود.  از ضرب حس و جامعه علم حاصل می شود.  در واقع فرهنگ بنیادی تعلق جامعه، فرهنگ تخصصی مفاهیم و محسوسات فرهنگ عمومی تقسیم بندی بالآثار می شود.  در تکوین، ظرفیت ها اضافه می شود.  یعنی ظرفیت محسوس، مفاهیم وتعلقات اضافه می شود.  توسعه در ظرفیت آرامش به وجود می آورد.  سهم در توسعۀ ظرفیت مساوی نیست.  اول قلب بعد فهم بعد ظرفیت حس است.  ظرفیت های شکل گرفته در مطالعه عینیت تاثیر می گذارد.  تحلیل یک جامعه شناس مومن و غربی متفاوت است.  پول نباید در زمان صاحب منفعت شود. باید بر اساس مبنای خودمان سیستم اقتصادی را تحلیل کنیم.  سرمایه داری یعنی پول ضرب در زمان. اگر این بنیان را نقد کردیم کل سیستم بیمه، بانک، بورس و… فرو می ریزد.  ما نباید مسائل مستحدثه داشته باشیم.  ربا مَس شیطان است. تاریخ در نگاه ما جریان ولایت تاریخی است.

جدول شمارۀ ۴ ارتباط بین سه ساحت درون و بیرون انسان و نحوۀ ارتباط برقرار کردن بین آنان را نشان می دهد.  هماهنگی بین این عوامل ملاک صحت منطق تکاملی است. یعنی حس و عقل و قلب باید در بین خود و در ارتباط با عوامل بیرونی آمده در جدول ۴ هماهنگ شوند.

جدول شمارۀ ۴- عوامل ساحات درونی و بیرون انسان و نحوۀ ارتباط بین آنان.

  بیرون

درون

تکوین تاریخ جامعه
اعطاء تعبد تقرب انسان ابزار امکان سیاست فرهنگ اقتصاد
قلب                  
عقل                  
حس                  

 

اگر گفته شود از نظر شما هم رشد توسط انسان صالح صورت می گیرد. پس تاریخ ذیل انسان است. پاسخ می دهیم خود تاریخ توسط محورهای حرکت شکل می گیرد. انسان برتر، هدف دارد که مهمتر از خودش است و طراحی تاریخ می کند. تاریخ جریان اراده ربوبی است.  انسان صالح بستر را فراهم می کند. قدم بعدی این است که روشی که بر اساس آن حرکت می کنیم بیان کنیم. ما مستندات را از منابع دینی اخذ می کنیم و روش برای ما معادله درست می کند.  باید بتوانیم در پایان عملیات به نسخه برسیم.  نسخه ها باید بتواند به ما شناخت عینی بدهد.

 

 

آدرس کوتاه :

آخرین اخبار

برگزاری ویژه برنامه‌های دانشجویان ورودی جدید در دانشکده
برگزاری ویژه برنامه‌های دانشجویان ورودی جدید در دانشکده
برنامه استقبال و برپایی میز«از من بپرس» هم زمان با آغاز سال تحصیلی دانشجویان ورودی جدید، مراسم استقبال از آنان در تاریخ 28 مهرماه 1403 با حضور معاونین و کارشناسان دانشکده در ورودی ساختمان شماره 1 برگزار شد. مراسم معارفه در هر گروه آموزشی مراسم معارفه...
عرض تبریک به پژوهشگران پر استناد دانشکده اقتصاد،مدیریت و علوم اجتماعی
عرض تبریک به پژوهشگران پر استناد دانشکده اقتصاد،مدیریت و علوم اجتماعی
جناب آقای دکتر محمد نمازی، جناب آقای دکتر غلامحسین مهدوی، جناب آقای دکتر محمد حسین ستایش، جناب آقای دکتر بیژن خواجه نوری و جناب آقای دکتر اصغر میرفردی کسب عنوان پژوهشگر پر استناد پایگاه ISC در حوزه علوم انسانی و اجتماعی را که حاصل تلاش و زحمات...
اکران دانشجویی انیمیشن ربات وحشی
اکران دانشجویی انیمیشن ربات وحشی
انیمیشن «ربات وحشی» در تاریخ 20 آبان ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد صمیمیت و حال خوب در بین دانشجویان برگزار شد، به اهمیت نقش...
عرض تبریک به اساتید 2درصد دانشمندان برتر جهان
عرض تبریک به اساتید 2درصد دانشمندان برتر جهان
سرکار خانم دکتر مرضیه مکرم جناب آقای دکتر روح اله شهنازی قرار گرفتن نام شما در فهرست ۲ درصد دانشمندان برتر جهان در سال 2024 که نشان از توانمندهای علمی شما بوده، تبریک عرض می نماییم. دوام توفیقات روز افزون شما را از خداوند بزرگ خواستاریم.
اکران دانشجویی انیمیشن رئیس مزرعه
اکران دانشجویی انیمیشن رئیس مزرعه
انیمیشن «رئیس مزرعه» در تاریخ 20 خرداد ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد نشاط و حال خوب در بین دانشجویان برگزار شد، به اهمیت...
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه»
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه»
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه» در تاریخ 9 خرداد ماه در سالن طالقانی برگزار شد. این کارگاه آموزشی که به مناسبت «هفته ملی جمعیت» و به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده‌های اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و علوم تربیتی و...
درگذشت جناب دکتر مرزبان
درگذشت جناب دکتر مرزبان
با نهایت تأسف و تألم، درگذشت استاد پیشکسوت جناب دکتر حسین مرزبان را به اساتید ، همکاران و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده، از خداوند منان برای آن مرحوم شادی روان و رحمت واسعه الهی آرزومندیم
افتتاح دفتر گروه تولیدی ب آ
افتتاح دفتر گروه تولیدی ب آ
دفتر گروه تولیدی ب آ در تاریخ 9 خرداد ماه 1403 به همت جناب اقای دکتر عباس عباسی استاد بخش مدیریت و با حضور مدیران ارشد ب آ، مدیر محترم فناوری و طرح های کاربردی دانشگاه جناب اقای دکتر مهدی اسکروچی، رییس محترم و معاون پژوهشی دانشکده، جمعی از اساتید...
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم با موضوع «ارتباط بهتر» در دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی برگزار شد. در این نشست که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با مشارکت فعال شبکه امید دانشجویی درتاریخ بیست و پنجم اردیبهشت ماه برگزار...
نشست مشترک شبکه امید دانشجویی با اعضای کانون آفتاب دانشگاه
نشست مشترک شبکه امید دانشجویی با اعضای کانون آفتاب دانشگاه
سلسله جلسات هفتگی «شبکه امید دانشجویی» در تاریخ نوزدهم اردیبهشت ماه با حضور اعضای کانون آفتاب دانشگاه برگزار شد. در این نشست مقرر گردید امکان همکاری این دو گروه دانشجویی در موضوعات مشترک از قبیل بررسی معضلات اجتماعی و امیدسازی با برگزاری کارگاه‌های...
اکران دانشجویی انیمیشن« پاندای کونگ فو کار 4»
اکران دانشجویی انیمیشن« پاندای کونگ فو کار 4»
انیمیشن «پاندای کونگ فو کار4» در تاریخ 9 اردیبهشت ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد نشاط و حال خوب در بین دانشجویان...
دورهمی برزگداشت روز معلم و استاد
دورهمی برزگداشت روز معلم و استاد
دورهمی گرامیداشت روز معلم و استاد و تقدیر از اعضای پیشکسوت هیئت علمی و یاوران هیئت علمی ، شامگاه پنجشنبه، 20 اردیبهشت‌ماه با حضور اعضای هیئت علمی در نارنجستان قوام برگزار شد.
کرسی علمی ترویجی : حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی
کرسی علمی ترویجی : حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی
کرسی علمی ترویجی با موضوع حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی در تاریخ 3 اردیبهشت ماه 1403 رأس ساعت 11 تا 12.30 در محل سالن طالقانی دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی برگزار گردید. ارائه کننده: دکتر منصور طبیعی (عضو هیات علمی بخش جامعه¬شناسی) ناقد: دکتر...
برگزاری مراسم روز درختکاری
برگزاری مراسم روز درختکاری
مراسم گرامیداشت روز درختکاری توسط معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی برگزار شد. در بخش اول این مراسم، مسابقات ورزشی دارت و پرتاب توپ با حضور پرشور و نشاط دانشجویان در ساختمان شماره 1 دانشکده اجرا شد. در بخش دیگر مراسم،...
اکران دانشجویی انیمیشن مهاجرت
اکران دانشجویی انیمیشن مهاجرت
انیمیشن «مهاجرت» در تاریخ 15 اسفند ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی در آستانه فرارسیدن نوروز باستانی برگزار شد، داستان سفر...
بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس
بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس
برنامه ی بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس با حضور حدود 40 نفر از دانشجویان دانشکده در تاریخ 16 اسفند ماه برگزار شد. در این بازدید 2 ساعته که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری شبکه امید دانشجویی ترتیب یافت، دانشجویان از بخش...
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق
مجری طرح برگزیده دانشگاهی
مجری طرح برگزیده دانشگاهی
جناب آقای دکتر علیرضا امینی انتخاب شایسته جنابعالی به عنوان مجری طرح برگزیده دانشگاهی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402 را صمیمانه تبریک عرض می نماییم. دوام توفیقات روز افزون شما را از خداوند بزرگ خواستاریم.