یادداشت استاد دانشگاه شیراز به مناسبت روز بزرگداشت علامه طباطبایی
به گزارش پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی، علامه محمدحسین طباطبایی، عارف، فیلسوف، فقیه و مفسر قرآن کریم و صاحب «المیزان»، از شاگردان آیتالله سیدعلی قاضی و استاد اساتیدی چون شهید مطهری، جوادیآملی، حسنزادهآملی و مصباحیزدی است. علامه در۲۴ آبان سال ۶۰ چشم از جهان فرو بست. ایشان با تالیف کتبی چون اصول فلسفه و روش رئالیسم، بدایهالحکمه و نهایهالحکمه احیاگر فلسفه صدرایی در تاریخ معاصر حوزههای علمیه بهشمار میرود. او در وادی عرفان و اخلاق صاحب مکتب تربیتی خاص و در فلسفه و تفسیر احیاگر معارف شیعی بود. آیتالله مصباحیزدی در اولین سالگرد رحلت علامه درباره رسالتی که ایشان در این سه حوزه احساس میکردند از قولشان نقل میکنند که: «وقتی من به قم آمدم در وضع تحصیلی حوزه مطالعه کردم و درباره نیاز جامعه اسلامی اندیشیدم. بین این نیاز و وضع موجود، تناسب چندانی ندیدم… نه از فلسفه و معقول خبری بود و نه از تفسیر قرآن و نه از سایر بخشهای کتاب و سنت. بر خود لازم دیدم که یک درس فلسفه، یک درس تفسیر قرآن و یک درس اخلاق را در حوزه آغاز کنم.» به مناسبت روز بزرگداشت علامه طباطبایی یادداشتی از دکتر سیدسعید زاهدزاهدانی دانشیار جامعه شناسی و عضو پژوهشکدۀ تحول در علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز در این زمینه میخوانید.
اعتباریات معبر جدید تفکر اجتماعی
اگر انقلاب اسلامی را تجدید حیات اسلام در دوران معاصر بدانیم علامهطباطبایی را میتوان بهعنوان یکی از آغازگران موثر این حرکت به حساب آورد. همه کسانی که تجدید حیات اسلام عزیز را در قالب انقلاب اسلامی رقم زدهاند، بهنحوی از شاگردان این علامه بزرگوار بودهاند. غیر از تاثیرگذاری ایشان بر حضرت امام خمینی(ره)؛ شهید مطهری، آیتالله جوادیآملی، آیتالله مصباحیزدی و آیتالله خامنهای از شاگردان ایشان بودهاند.اثر تالیفی مهم ایشان تفسیر قرآن کریم است که با عنوان «تفسیر المیزان» شهرت یافته است. دیگر اثر تاثیرگذار علامه، کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است که شهید مطهری بر آن حاشیهای نوشتهاند. در تفسیر المیزان علامه روش نویی از تفسیر که همان تفسیر قرآن با قرآن است را معرفی کردهاند. در بحث اصول فلسفه و روش رئالیسم هم خوانش جدیدی از فلسفه ملاصدرا ارائه میکنند.از تاثیرات مهم علامه در جامعه علمی حوزههای ما، پرداختن به فلسفه اسلامی است. بهرغم بدبینی در بخشی از بدنه حوزههای علمیه نسبت به فلسفه در گذشته، ایشان نوع نگاه تازهای به فلسفه صدرایی را با عنوان «رئالیسم اسلامی» ارائه دادند که در پرورش فکر اجتماعی و تمدنی بسیار موثر بوده است.از دیگر نواندیشیهای ایشان توجه دادن به اسلام اجتماعی است. تا قبل از هشدار ایشان دین عمدتا در مقیاس فردی مورد توجه بود و بعضا علمای حوزوی ما بهدنبال تعیینتکلیف «افراد» مسلمان بودند. علامه با توجه کردن به این نکته که اسلام یک دین اجتماعی است، نظر علمای دین را به اجتماعی نگریستن و به دنبال آن حل مسائل «اجتماع» جلب کردند که این مطلب خود آغازگر تفکر پیرامون تمدن نوین اسلامی و تجدید حیات دین در جامعه در قرن حاضر شد.علامه با طرح مفهوم اعتباریات راه جدیدی پیش روی اندیشمندان اسلامی برای تفکر اجتماعی باز کردهاند. رساله اعتباریات ایشان که تا حدی مهجور افتاده بود در سالهای گذشته نظر اندیشمندان اجتماعی حوزه را به خود جلب کرده است. براساس این اندیشه جامعه علمی حوزه و برخی از دانشگاهیان بهدنبال ابداع نوع جدیدی از علوم انسانی و اجتماعی هستند که میتواند تحول تازهای پیش روی نظریهپردازی اجتماعی اسلامی بگشاید.