یادداشتی از دکتر زاهد/۱؛ توسعه و پیشرفت در ایران
به گزارش خبرنگار پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی، متن زیر بخش اول از سلسله یادداشتهایی است که توسط دکتر سید سعید زاهد نوشته شده و به تدریج در اینجا منتشر می شود؛
از زمانی که مردم ایران با تمدن مدرن روبه رو شدند، فکر توسعه و پیشرفت در بین آنان، به خصوص نخبگانشان، پیدا شد و این امر به عنوان یکی از اهداف ملی در آمد.
در این سلسله از یادداشت ها سعی ما بر این است تا ضمن مروری گذرا بر آغاز و انجام فکر توسعه و پیشرفت در ایران، این جریان کلان اجتماعی که بر سرنوشت چند میلیارد انسان در جهان تأثیر گذاشته است را در ایران بررسی کنیم.
در دورۀ فتح علی شاه قاجار (۱۲۱۱-۱۲۵۰ ق / ۱۷۹۷-۱۸۳۴ م) در جنگ های ایران و روس ایرانیان برتری تکنیکیِ نظامی روس ها را مشاهده کردند و از دولت های اروپائی برای نوسازی ارتش خود و مقابله با روس کمک خواستند. اما کشورهای اروپائی که عمدتاً بر اساس منافع خویش عمل می کنند و نیز مسیحی بودند و سابقۀ جنگ های صلیبی به عنوان جزئی از هویت متحدشان در آمده است، در مقابل کشور ما که مسلمانیم، خود را در یک جبهه می دیدند.
از این رو معاهده فین کنشتاین که با کشور فرانسه بسته شده بود از طرف فرانسویان نقض شد. فرانسه می خواست از خاک ایران برای حمله به هندوستان استفاده کند. بر اساس معاهدۀ فین کنشتاین با دولت ناپلئون توافق شده بود که فرانسویان ارتش ایران را نوسازی کنند و به وسائل جدید تجهیز نمایند. بر اساس این معاهده مقرر شده بود که اگر ایران در معرض حملۀ روس ها قرار گرفت فرانسه از ایران حمایت نماید.
بعد از عمل نشدن به این معاهده، ایران به انگلستان متوصل شد و از او برای تجهیز و تعلیم نظامی خود کمک خواست. انگلستان در آن روز ایران را به عنوان حائلی بر سر راه دیگر دولت های اروپائی به هندوستان می نگریست از این جهت مایل به حمایت از آن بود. در ضمن انگلستان با روسیه بر علیه ناپلئون متحد بود. در نتیجه سازش روس و انگلیس، قرار داد های با انگلستان هم از جانب انگلیس نقض شد و ایران متکی به انگلستان سرحدات خویش را در شمال کشور از دست داد.
پس از شکست ناپلئون و تبعد او به جزیرۀ الب، سِرگور اوزلی، سفیر انگلستان در ایران، به دولت متبوع خود نوشت: "چون ناپلئون به جزیرۀ الب تبعید شده و سرحدات هندوستان تأمین گردیده است و خطری متوجه آن جا نیست بهتر است ایران در همان حال توحش و بربریت باقی بماند"(مهدوی، ۱۳۷۷: ۲۰۰). به این ترتیب اولین شکست قطعی از اتکاء به دول اروپائی برای نوسازی نیروی نظامی ایران، شکل گرفت.
ادامه مطلب و چاره اندیشی ایرانیان برای توسعه و پیشرفت خود را در یادداشت های آینده به عرض خوانندگان عزیز می رسانیم.
منبع: مهدوی، عبدالرضا هوشنگ (۱۳۷۷) تاریخ روابط خارجی ایران، از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی، چاپ هفتم، تهران: انتشارات امیرکبیر.