حجت‌الاسلام حسینیان: رابطه اسلام و علوم انسانی اسلامی رابطه‌ شامل و مشمول است

حجت‌الاسلام حسینیان: رابطه اسلام و علوم انسانی اسلامی رابطه‌ شامل و مشمول است


حجت‌الاسلام حسینیان: رابطه اسلام و علوم انسانی اسلامی رابطه‌ شامل و مشمول است

به گزارش خبرنگار پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی، متن زیر بحث مکتوب بین حجت‌الاسلام محمدجعفر حسینیان و دکتر سیدمحمدرضا تقوی درباره رشد انسان است که از نظر شما می گذرد:

حجت الاسلام محمدجعفر حسینیان: قبل از اینکه به تبیین اوصاف انسانی بپردازیم بایستی تعریف تعادلی از سه بعد وجودی انسان ارائه کنیم و این تعریف تعادلی همواره به عنوان ملاک مطلوب برای ما ثابت خواهد بود، یعنی انسان متعادل انسانی است که این نسبت خاص بین سه وصف قلب، عقل و حس او برقرار باشد. با توجه به این ملاک که همواره در مدل ما ثابت خواهد ماند می‌توان شرایط مختلف را نسبت به انسان و تقدم و تأخر این اوصاف در مورد انسان ارزیابی کرد، یعنی در شرایط فعلی حس مقدم است بر عقل و قلب، به دلیل اینکه نظام سرمایه داری حاکم قدرت تعقل و همچنین حالات قلبی ما را تحت تأثیر سوداگرانه سرمایه سالاری قرار داده است، حال بایستی برای نسخه دادن نسبت به وضعیت فعلی انسان با توجه به مدل مطلوب اقدام کنیم.

برای اقدام نیز باید برنامه را به گونه‌ای تنظیم کرد که بیشترین سهم برنامه برای تعادل بخشیدن به مدل باشد، یعنی بیشترین تأثیر را در ایجاد شرایطی در جامعه برای سوق به سمت حاکمیت حالات معنوی باشد، به عنوان مثال کودکی را که در شرایط پرورشی خاص قرار گرفته است و نوعی پرورش اشرافی گری برای او شکل گرفته است، حال برای نسخه دادن به چنین فردی بایستی به گونه ای عمل کرد که بیشترین سهم سرمایه گذاری سمت تقویت عوامل معنوی پیش برود به گونه‌ای که روحیه اشرافی گری و عادت به اسراف که در کودک شکل گرفته کم کم از بین برود. این معنای سیر به سمت تعادل است. بنابراین مدل تعادلی از ابتدای برنامه پرورشی تا انتها باید وجود داشته باشد نمی‌توان آن را متغیر فرض کرد؛ چرا که محور تعادل همان محور ثبات جهت در برنامه و نسخه پرورشی است. بنابراین ممکن است که این گونه بگوئیم که کودک تا سنین ۷ سالگی بیشتر با حواس خود کار می کند، یعنی حس تجربه او ملاک سایر حواس است و در دوره دوم تربیتی یعنی ۹ سال دوم کم کم عقل و قدرت محاسبه او رشد می کند و در دهه سوم قدرت حالات و توجهات قلب برای او حاصل می شود اما با توجه به مدل تعادلی که اولاً هر سه بعدی در همه مراحل پرورشی انسان حضور دارند، منتها با نسبت تأثیرهای مختلف ثانیاً بایستی با مدل تعادلی مطلوب همه مراحل پرورش ای را ارزیابی و کنترل نمود.

اگر مراحل فوق را از زاویه و نگرش پرورشی بخواهیم ملاحظه کنیم، باید عرض کنم که دوران اول پرورش کودک بایستی مربوط به ایجاد زمینه های پرورش و شکل گیری قدرت فاعلیت و تصرف کودک است؛ نقطه اساسی تحول در کودک در همین جاست، یعنی اگر کودک تا هفت سال اول بتواند آنچه را که می‌خواهد به آن برسد قدرت تصمیم گیری در او رشد کرده می تواند مراحل بعدی رشد و گامهای بعدی را به سلامتی بردارد.

فرزندان شما تا سن هفت سالگی سیادت دارند، بعضی از ناراحتی های روانی که در سنین بالا اتفاق می‌افتد مربوط به عدم پرورش صحیح آنان در سنین کودکی است در روایات ما هفت سال اول زمان آقایی و سیادت کودک است، لذا در این مرحله بایستی از آزادی مطلق برخوردار باشد و توقع هیچ گونه اطاعت و فرمانبرداری از کودک نباید داشته باشیم او در این مرحله فطرتاً خود را آقا و امیر می‌داند لذا هیچ گونه دخالتی در کار اون شود و هیچ بازخواستی نباید صورت گیرد. به نظر می رسد با توجه به این روایت شریف روایت‌های  دیگر ب‌توان چنین برداشت کرد که کودک تا سن هفت سالگی بایستی قوه  فاعلیت و اراده او تقویت شود تقویت اراده در کودک اساسی ترین مرحله شکل گیری روحیات و احساس قدرت در کودک است که بایستی با ظرافت و دقت انجام گیرد در صورتی که کودک در این مرحله به طور صحیح پرورش پیدا نکند در مراحل بعد نمی‌تواند به پرورش کامل برسد. بنابراین اولین مرحله پرورش  مرحله تقویت قوه فاعلیت است. در مرحله بعد بایستی به پرورش خلاقیت فکری کودک پرداخت که البته همراه با تقویت روحیه تبعیت و پذیرش کودک است، یعنی همراهی تقویت فکری و تبعیت، یعنی روحیه اطاعت با هم می‌تواند کودک را آماده ورود به مرحله سوم تربیت نماید که مرحله مشاوره و وزارت است در مرحله سوم ظرفیت های اولیه کودک یعنی هم قوه فاعلیت و اراده و هم عقلانیت و خلاقیت وی و هم روحیه تبعیت و پذیرش ب‌تواند او را کمک کند تا بهترین مشاور برای پدر و مادر باشد. قطعاً بدون داشتن این ابزار و این ظرفیت ها مسئله مشاوره و وزارت امری سطحی و ظاهری خواهد بود.

خلاصه مطالب ذکر شده را به ترتیب خدمتتان عرض می کنم:

اول: اینکه عوامل متعددی در شناسایی و توصیف انسان قابل ملاحظه است.

دوم: اینکه نگاه ما به موضوع انسان یک نگاه کل گرایانه است.

سوم: اینکه در نگاه کل گرایانه بدون مدل نمی توان نسبت به انسان نظر کرد.

چهارم: اینکه در نگاه مدل مند باید اوصاف رئیسه انسان به صورت ساده بیان شود.

پنجم: اینکه سایر اوصاف بایستی در اوصاف رئیسه اشراب شود تا تبدیل به کل شود.

ششم: اینکه تعداد اوصاف رئیسه انسان باید به گونه ای باشد که امکان حداقل جابجایی و تغییر در آن وجود داشته باشد. بنابراین حداقل اوصاف قابل تغییر و جابجایی در انسان سه وصف جامعه قلب و عقل و حس است

هفتم: اینکه سهم این عوامل و متغیرها در منتجه نباید مساوی شود، چون از نظر منطقی هرگونه تساوی بین متغیرهای انسان برابر با نفی تغییر و تحول در انسان می باشد.

هشتم: اینکه بایستی نسبت تعادلی بین اوصاف انسان که همان نسبت مطلوب است ثابت فرض شود. این نسبت تعادلی همان نسبت جهتی است که از شرع مقدس بایستی أخذ شود و در همه مراحل نیز باید ثبات داشته باشد تا به عنوان یک ملاک صحت در جابجایی اوصاف انسان ایفای نقش نماید.

نهم: اینکه با توجه به مطالب فوق ب‌توان انسان را در شرایط مختلف ارزیابی نموده و نسبت او را با مدل تعادلی برقرار کرده و متناسب با امکانات و رفع موانع برنامه تربیتی با شیب متناسب ارائه نمود.

دهم: اینکه مدل تعادلی انسان مطلوب در روایات و آیات توجه به حاکمیت وصف قلب نسبت به وصف عقل نسبت به وصف حس می باشد. قلب همواره بر دو وصف دیگر حاکم است، آنچه که مربوط به تغییر و تحولات در درون انسان قابل ذکر است مربوط به محور قلب است اگر قلب بمیرد این انسان مرده هیچ نقشی را در بهبودی و تحول جامعه نمی تواند ایفا کند. «لهم قلوب» به تعبیر قرآن و روایات بعضی قلوب وارونه شده اند و دائماً درصدد انکار حقیقت هستند.

در این قسمت می توان با مطالعه روایات و آیات جایگاه قلب را مشخص نمود. در دیدگاه حقیر عقلانیت انسان همواره زیر چتر قلب او شکل می گیرد. عقلانیت جایگاهی است که مفاهیم صورت‌های ذهنی در آن پیدا می شود این صورتها جهت خود را از قلب أخذ می کنند. بنابراین صورت‌های پیدا شده در ذهن و عقل همواره تحت تأثیر تعلقات و گرایشهای انسان است. این قسمت نیز بایستی با تعامل بیشتر در منابع دینی جایگاه آن را به دست آورد و نسبت آن را با مرحله قبل یعنی وجود قلب پیدا نمود. در مرحله آخر صورت ذهنی که تحت تدثیر جهت گیری قلب در انسان به وجود آمده است وارد مرحله تحقیق و تجربه شده و در نهایت به شکل گیری نظریه تحول در انسان شناسی ختم شود.

دکتر سید محمدرضا تقوی: ظاهراً شما بیشتر موافق یک نسبت ثابت برای سه مؤلفه حس، عقل و قلب هستید، اما شواهد فراوانی در روان‌شناسی هفت سال اول و دوم را پشتیبانی می کنند. یکی از دلایلی که آموزش رسمی در تقریباً تمام کشورهای دنیا از ۶-۷ سالگی شروع می شود همین ظرفیت عقلانی است که کودکان در آن سنین و نه قبل از آن، به دست می آورند. به علاوه، شما از سه ۱۰ سال صحبت می کنید، در حالی که بیشتر مطالبی که بنده دیده ام حرف از سه هفت سال است. به نظر می رسد قبل از بلوغ حاکمیت قلب کمتر مطرح است، شاید به همین دلیل هم باشد که انسان پس از بلوغ مکلف می شود. از منظر روان شناسی انسان از همان زمان تولد مراحل رشد عقلانی را طی می کند، لیکن حدود سنین بلوغ این رشد به اوج و قله خود می رسد و پس از آن تفاوت افراد بزرگ سال با نوجوان در میزان تجربه این دو نهفته است. در خصوص رشد قلب، دیدگاه های روان شناسی زیاد حرفی ندارند چون یک سر این موضوع به عالم غیب برمی گردد، اما روان‌شناسی ابعاد وجودی انسان را رفتار، شناخت و هیجان می داند. رفتار و شناخت تقریباً برابر با حس و عقل هستند و منظور از هیجانات، غم، شادی، اضطراب، خشم، تنفر و هیجانات دیگر که فرعی محسوب می شوند مانند شفقت، شرم، ناامیدی و … هستند و در روان‌شناسی جایگاه مهمی دارند. حال سؤال بنده این است که جایگاه هیجانات در این سیستم حس، عقل و قلب کجاست؟

حجت الاسلام محمدجعفر حسینیان: به نظر می رسد که بنا بر مبنای اصالت فاعلیت در مرحله اول آنچه که لازم است تقویت شود در کودک قوه فاعلیت و تأثیرگذاری است. تقویت این قوه در بستر محبت و عاطفه در ۷ سال یا ۱۰ سال اول باید به گونه ای طراحی شود که نسبت به تمام تقاضاهای کودک جواب مثبت باشد و هیچ گونه ممنوعیتی در وجه طلب او ایجاد نشود. این به معنای شکل گیری هسته اولیه اراده در انسان است. در این مرحله آنچه که متناسب با تقویت اراده است، یعنی ایجاد جرأت و شجاعت و نفس قدرت موضوعیت دارد، اگر این هسته اولیه شکل نگیرد قاعدتاً در مراحل بعد که مرحله شکل گیری قوای عقلانی و سنجشی کودک است چندان به روز و ظهور پیدا نخواهد کرد، لذا قدرت هرگونه تصمیم گیری که از تقوم بین قوای عقلانی و عاطفی در کودک به وجود می آید، در چنین کودکی ضعیف ملاحظه می‌شود. بنابراین هفت سال دوم مرحله ای است که اراده قدرت بازیابی خود را در ارتباط با دیگران و از طریق مفاهیم ایجاد می کند ایستادگی و مقاومت در مقابل حرف دیگران در کودک به میزانی است که قدرت مقاومت خود را در در مرحله اول به دست آورده است.

هر چند که در مرحله اول هم سه بعد وجودی انسان با هم و به صورت متقوم مشغول فعالیت است اما وجه قلبی آن بدلیل وجود اراده و فاعلیت غالب است در مرحله دوم وجهه عقلانیت بایستی غلبه پیدا کند، اما این عقلانیت در مرحله اول بایستی به پذیرش آنچه که حق است عادت کنه به تعبیر دیگر در این مرحله ابتداً بایستی روح تولی و پذیرش در کودک تقویت شود. به عبارت عرفی آن کودک در این مرحله می آموزد که چگونه باید حرف گوش کند در مرحله اول تقویت اراده اوست و در مرحله دوم تقویت تولی و واگذاری اوبه ولی بالاتر است کودک در این مرحله می یابد که بدون تکیه منشا قدرتی فراتر از خود می‌تواند هیچ حرکتی را انجام دهد، لذا در این مرحله بهترین تابع است. بنابراین در این مرحله هم وابستگی او به ولی بالاتر از حیث قدرت و حرکت و تحول و هم از زاویه علم برای او مشاهده می‌شود. در مرحله سوم با حضور اراده بالاتر خود حضور در ارتباطات و یعنی روابط خود پیدا می کند که همان مرحله تصرف و تاثیرگذاری در مادون است. در مرحله سوم است که این کودک منزلت نیابت و خلافت را به اندازه ظرفیت خود پیدا کرده و می تواند در تصمیم گیری های فردی و اجتماعی حضور فعال و خلاق داشته باشد.

دکتر سیدمحمدرضا تقوی: اما سوالی که اینجا پیش می آید چگونگی برداشت از آیات و روایات است چون دیدگاه های دیگری هم هستند که برداشت های دیگری دارند و آنها هم استناداتی دارند. صرف نظر از این بحث نظری مطروحه، سؤال دیگر خدمتتان داشتم که مربوط به روش است و آن نحوه ورود به دنیای علم و باز کردن جایی در بین سایر دیدگاه ها است. همه دیدگاههایی که اینک در دنیای علم حضور جدی دارند بر یک پایه و مبانی نظری استوارند. این مبانی نظری باید از سوی دیگران پذیرفته شود. آیا ما باید منطقی جهان شمول ارائه کنیم یا روی مبانی ایئولوژیک خود می ایستیم؟ اصلاً منظورم این نیست که باید حتا به اندازه ی سر سوزنی از مواضع ایدئولوژیک و اعتقادی خود کوتاه بیاییم. منظورم این است که باید به دنبال مدلی و منطقی بگردیم که بتوانیم ان را جا بیندازیم. آنگاه همه داده های خود را در این مدل می ریزند. اگر الگو و مدل ارائه شده حساب شده باشد دیدگاه دینی سرفرازتر از همه از آن بیرون خواهد آمد. بزودی در زمینه اختلالات روانشناختی انشاءالله مدلی را مطرح می کنم که هم پذیرفتنی باشد و هم دیدگاه های مختلف و رویکردهای مختلف می توانند آن را به آزمایش بگذارند.

حجت الاسلام حسینیان: بله! همان طور که فرمودید در مرحله اول مبانی منطقی خود را مورد دقت قرار داده و با توجه به آن بایستی بیشترین بهره برداری را از منابع دینی داشته باشیم یعنی نهایت دقت عقلی خود را در استفاده از کلام شارع مقدس به کار می‌گیریم و هیچ گمانه و حدسی را واگذار نمی‌کنیم بلکه همه را مورد توجه قرار می دهیم مدل مطلوب ما وقتی آماده شد در مرحله بعد بایستی مدلی را ارائه کنید تا بتوانیم با ادبیات علمی دیگران تفاهم کنیم. بنابراین تولید مدل مطلوب حتماً به طور کامل ایدئولوژیک و مبتنی بر اعتقادات خودمان است اما در مرحله دوم می‌خواهیم با طرف مقابل تفاهم کنیم بایستی توجه به ظرفیت طرف مقابل داشته باشیم. بنابراین ورودی‌ها و خروجی‌ها برای ظرفیتهای متفاوت مختلف است حتماً تفاهم با یک کافر با تفاهم کردن با یک فردی که اعتقاد به ادیان آسمانی دارد فرق می کند و همین با تفاهم به یک شیعه دوازده امامی متفاوت است، باید ادبیات مبدع کاملاً اعتقادی و ایدئولوژیک باشد و ادبیات مقصد متناسب با ظرفیت علمی طرف مقابل در چنین صورتی است که تفاهم می تواند فراگیر شود. اینکه به ما دستور داده شده است تا به اندازه ظرفیت طرف مقابل با او صحبت کنیم، به همین دلیل است در مناظرات علمی امامان ما از این قاعده نهایت استفاده را می نمودند، در تفاهم باید سعی شود که با زور طرف مقابل او را ملزم به تسلیم در مقابل حقیقت قرارداد.

در منطق ارسطویی نیز از قاعده جدل برای تفاهم استفاده می شود اما در منطق تکاملی منطق ما در تفاهم منطق هدایت و دستگیری است. منطق هدایت یعنی منطقی که بتواند ضمن بیان برهان در فضای تواضع و فروتنی میل باطنی و قلبی طرف مقابل را به سمت حقیقت جلب نماییم که البته این کار تنها با ابزار استدلال صورت نمی گیرد، بلکه مجموعه اعمال و رفتاری است که حقانیت فعل و قول شما را برای طرف مقابل به اثبات می رساند. بنابراین استدلال صرفاً به صورت نظری نخواهد بود، بلکه استدلال عملی بیشترین تأثیر را در اقناع و اسکات طرف مقابل خواهد داشت از نگاه حقیر بالاترین سطح تفاهم را با تمام تاریخ حضرت سیدالشهدا (ع) با خلق صحنه عاشورا انجام دادند و این بالاترین و تأثیرگذارترین کلاس آموزش و پذیرش و اقناع حقانیت و مسئله توحید است.

شیوه اقناع اهل بیت(ع) بیشتر اقناع عملی است تا نظری، البته بستگی به طرف مقابل در بعضی موارد از جدال هم استفاده کرده اند، اما آنچه که دستور داده شده است که جدال أحسن است نه جدال ارسطویی.

دکتر سیدمحمدرضا تقوی: ظاهراً پرداختن به برخی چالش های مرتبط دیگر هم بتواند تا حدی کمک کننده باشد:

۱) چه نسبتی بین اسلام و علوم انسانی اسلامی برقرار است؟ اگر رسالت اسلام جهان شمول است، قاعدتاً رسالت علوم انسانی اسلامی هم باید جهان شمول باشد. درست است؟

۲) تا چه اندازه حرکت و تولید علمی ما مستقل از دنیای علم رایج است (حرکت جزیره ای) و تا چه حد ما باید بتوانیم روی دنیای علم تأثیرگذار ظاهر شویم؟

۳) اگر بخواهم در دنیای علم تأثیرگذار باشیم آیا باید جدال أحسن را برگزینیم یا جدال ارسطویی را؟

۴) اگر بخواهیم جدال أحسن (ارتباط بین الاذهانی) داشته باشیم لازم است از پیشینه تحقبقات و جریان علم اطلاع داشته باشیم یاخیر؟ به عبارت دیگر، اگر بخواهیم جریان رایج را اصلاح، تغییر یا تعدیل کنیم بدانیم یا ندانیم در دنیای علم چه می گذرد می توانیم بیشترین تاثیر را بگذاریم؟

۵) تأثیرگذاری چه وقت بیشتر است؟ وقتی که زبان انها را بفهمیم و روش خود را هم یافته باشیم و بتوانیم فرآیند این تغییر را با ظرافت طی کنیم؟

۶) آیا بهتر است به تدریج که تعامل را تسهیل می کنیم متغیرهای خود را وارد کنیم یا از اول با یک تحلیلی که فرسنگ ها با زبان علم رایج فاصله دارد کار را شروع کنیم؟ اصلاً منظورم دفاع از قسمت اخیر سوال فوق نیست. واقعاً سؤال دارم.

حسینیان: در رابطه با سؤال اول بایستی عرض کنم که رابطه اسلام و علوم انسانی اسلامی رابطه‌ شامل و مشمول است نه کلی و مصداق. اسلام به معنای تناسبات حاکم بر تاریخ بشریت است که متناسب با هر شرایط به نسبت ظرفیت اجتماعی با روش منطقی و قاعده مند محققین باید از آن منبع جاری در تاریخ ارتزاق کنند و به میزانی که بتوانند نظریه انسانی خود را بر منابع دینی استوار سازند می توانند آن نظریه را به عنوان یک نظریه فراگیر در رابطه با علوم انسانی اسلامی مطرح کنند. بنابراین دریافت ما از منابع دینی حتماً مقید به ظرفیت وجودی و اجتماعی و همچنین ظرفیت روشی ماست، یعنی به میزانی که هم تعلق ما به حاکمیت دین در عرصه علوم انسانی بیشتر شود و هم منطق ما بتواند با ظرفیت بیشتر سؤالات بیشتری را در محضر اسلام قرار داده و از آن بیشتر بهره برداری کند آن علوم انسانی اسلامی‌تر خواهد بود و به میزانی که تحت تأثیر فرهنگ سکولار قرار بگیریم بهره برداری ما از منابع ناب دینی کمتر و آشوب‌زده‌تر است در سیر تحولات تاریخی می توان ملاحظه نمود در یک زمان تفکر اخباری‌گری نحوه نگرشی خاص به انسان مورد توجه اسلام داشت. پس از آن اصولیین با ارائه علم اصول توانستند دامنه بهره برداری خود را به گزاره‌های دینی گسترش دهند. هم اکنون نیز اگر علوم انسانی اسلامی را در تراز تمدن اسلامی مطالبه کنیم نیاز به منطقی داریم که آن منطق بتواند از ابعاد و زوایای مختلف انسان را مورد مطالعه قرار دهد.

در رابطه با سؤال دوم باید عرض کنم قطعاً حرکت و تولید علمی ما مستقل از دنیای علم رایج نیست بلکه ارائه مدلی برای استخدام علوم انسانی رایج و انحلال آن درمدل شامل خودمان هستیم منتها این استخدام و انحلال منوط به عوامل متعددی است از جمله آن عوامل اقتدار سیاسی و اجتماعی نظام اسلامی ماست این مسئله روشن است که از وقتی غربگرایان کم کم بر فرهنگ جامعه ما شده‌اند به تدریج روند گرایش به مذهب در طیف کارشناسان و متخصصین کمرنگ شده است؛ از جمله عوامل دیگر تأثیرگذار عوامل فرهنگی است که می تواند میدان مناظره و زمینه های ایجاد تفاهم را در جوامع مختلف فراهم آورد عامل دیگر تأثیرگذار که آن نیز در جای خود اثر فراوانی در ارتباط با دنیایی علمی رایج دارد عامل اقتصادی است. منظور از عامل اقتصادی تنها سرمایه و حضور در بازار اقتصاد نیست، بلکه منظور ارتباط با ما علوم رایج جهانی از طریق محصولات اجتماعی آن علم و ارائه مقایسه این محصولات با محصولات مصرفی علوم غرب است، چون بنا بر مبنای ما اعتقادات حاکم در نظام فکری ما بیشترین تأثیر را در شکل گیری محصولات اجتماعی آن علم خواهد داشت و تفاهم از طریق محصولات عینی و اقتصادی بیشترین عامل و ابزار تفاهم خواهد بود، کما اینکه غرب نیز اعتقاد خود را از طریق بازار مصرف و صادرات محصولات خود به کشورهای جهان سوم منتقل نموده است.

در رابطه با سوال سوم برای تأثیرگذاری در دنیای علم تمامی این ابزار در اختیار ماست، به طور قطع در بعضی از موارد باید از جدال ارسطویی استفاده کنیم اما این مورد بسیار خاص است، چون قلب انسان ها آمادگی پذیرش حقیقت را داراست، لذا با اکثریت مردم جهان بایستی با ادبیات تکاملی و هدایتی برخورد کرد در روایتی از امامان معصوم است نقل شده است که فرمودند محاسن کلام ما و عمل ما را برای مردم بیان کنید آنان به راحتی می پذیرند البته همانطور که گفته شد بعضی نیز صرفاً با جدل بایستی با آنها برخورد کرد و آنان را نسبت به مواضع خودشان ساکت نمود و البته افرادی که نیز در آنان تأثیر ندارد، آنان دیگر از دایره ارتباط فرهنگی بیرون رفته اند باید در میدان سیاسی آنان را یا منزوی و یا خلع سلاح نمود.

در رابطه با سؤال چهارم در رابطه با جدال أحسن بین الاذهانی باید عرض کنم که به طور قطع بدون اطلاع از وضعیت دنیای علم رایج و پیشینه تحقیقات موجود جهان به تفاهم نخواهیم رسید جدال احسن با تفکر غرب گرا در مورد انسان بایستی به گونه ای باشد که کفار را به بهت و حیرت بیندازد و بهت الذی کفر اینکه حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام به گونه‌ای با جامعه متخصصین زمان خود تفاهم می کند که آنان متوجه می شوند که بت بزرگ می تواند کاری از پیش ببرد و با این جدال أحسن دستگاه حکمرانی به فرعون و تمام متخصصین علمی آنها به اضطراب افتاده که حتماً بایستی حضرت ابراهیم خلیل را در آتش بیفکند ثمره جدال احسن با دستگاه کارشناسی غرب بایستی این گونه باشد البته بانک اطلاعات ما در مورد علوم به حدی بایستی گسترده شود که در هر موضوعی منابع مورد نظر به راحتی قابل اصطیاد باشد این بانک گسترده می تواند در خدمت شبکه مدیریت فرهنگی قرار گرفته و جلسات مناظره را به صورت گسترده و فراگیر در سطوح مختلف فراهم آورد با مطالبی که عرض شد کاملاً روشن است که ما هیچ گاه به دنبال القا و تلقین مطالب بدون تکیه بر دلالت های عقلی علمی و تجربی نخواهیم بود.

در رابطه با سؤال پنجم بیشترین سطح تأثیرگذاری وقتی است که سه بعد وجودی متفکرین غرب را مورد توجه قرار دهیم یعنی استدلال ما برای نفی انسان غربی فقط مناظره در استدلال عقلی نیست، بلکه تأثیرات دلالتهای قلبی و حسی را نیز در بیشتر فهمیدن نقاط ضعف و نقائص منطق و علوم غرب نباید از نظر دور داشت؛ چنان که عرض شد پارامتر قدرت نقش اساسی در تغییر نگرش های اجتماعی دارد، به عنوان مثال شما مستحضرید که چگونه بنی امیه با ترویج فرهنگ جبرگرایی اشاعره در جامعه توانستند میل عمومی مردم را به سمت خود جلب نموده و سیدالشهدا(ع) را به قتلگاه ببرند. باور عمومی مردم همان محیط ارتکازی است که به سادگی قابل تغییر نخواهد بود.

در رابطه با سؤال ششم متغیرهای سیاسی برای تغییر فرهنگ اجتماعی به مانند بستر عمل می کنند و اصلاً فرسنگها با زبان آن علم فاصله ندارند بلکه زبان در دل آن فرهنگ متولد می شود. پیدایش هر علم در دل یک فرهنگ اجتماعی است، هیچ علمی در خلأ متولد نمی شود، بلکه پیش فرض ها و زمینه های اجتماعی و ولایت حاکم بر جامعه بسیار تأثیرگذار است است، به عنوان مثال علوم انسانی که در فضای سوداگرانه اقتصادی و سرمایه داری متولد شده است، به طور قطع رنگ و بوی سرمایه داری و اشرافی را می دهد و علوم انسانی که در محیط استیلای برده‌داری یونان باستان متولد شده است، آن نیز رنگ و بوی انسان برده را دارد. بنابراین بستر تولد گمانه های علمی و نظریه ها هیچ گاه جدای از نظام ولایت حاکم بر جامعه نیست.

ادامه دارد …

 

 

آدرس کوتاه :

آخرین اخبار

تبریک به پژوهشگران برتر دانشکده
تبریک به پژوهشگران برتر دانشکده
سرکار خانم دکتر مکرم (پژوهشگر برتر دانشگاه در امتیاز ویژه مقالات، سرآمد پژوهشی دانشکده و پژوهشگر دو درصد در استنادات)جناب آقای دکتر صمدی (پژوهشگر برتر دانشگاه در حوزه تالیف کتاب)جناب آقای دکتر شهنازی (پژوهشگر برتر دانشگاه در حوزه علوم انسانی و...
برگزاری ویژه برنامه‌های دانشجویان ورودی جدید در دانشکده
برگزاری ویژه برنامه‌های دانشجویان ورودی جدید در دانشکده
برنامه استقبال و برپایی میز«از من بپرس» هم زمان با آغاز سال تحصیلی دانشجویان ورودی جدید، مراسم استقبال از آنان در تاریخ 28 مهرماه 1403 با حضور معاونین و کارشناسان دانشکده در ورودی ساختمان شماره 1 برگزار شد. مراسم معارفه در هر گروه آموزشی مراسم معارفه...
عرض تبریک به پژوهشگران پر استناد دانشکده اقتصاد،مدیریت و علوم اجتماعی
عرض تبریک به پژوهشگران پر استناد دانشکده اقتصاد،مدیریت و علوم اجتماعی
جناب آقای دکتر محمد نمازی، جناب آقای دکتر غلامحسین مهدوی، جناب آقای دکتر محمد حسین ستایش، جناب آقای دکتر بیژن خواجه نوری و جناب آقای دکتر اصغر میرفردی کسب عنوان پژوهشگر پر استناد پایگاه ISC در حوزه علوم انسانی و اجتماعی را که حاصل تلاش و زحمات...
اکران دانشجویی انیمیشن ربات وحشی
اکران دانشجویی انیمیشن ربات وحشی
انیمیشن «ربات وحشی» در تاریخ 20 آبان ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد صمیمیت و حال خوب در بین دانشجویان برگزار شد، به اهمیت نقش...
عرض تبریک به اساتید 2درصد دانشمندان برتر جهان
عرض تبریک به اساتید 2درصد دانشمندان برتر جهان
سرکار خانم دکتر مرضیه مکرم جناب آقای دکتر روح اله شهنازی قرار گرفتن نام شما در فهرست ۲ درصد دانشمندان برتر جهان در سال 2024 که نشان از توانمندهای علمی شما بوده، تبریک عرض می نماییم. دوام توفیقات روز افزون شما را از خداوند بزرگ خواستاریم.
اکران دانشجویی انیمیشن رئیس مزرعه
اکران دانشجویی انیمیشن رئیس مزرعه
انیمیشن «رئیس مزرعه» در تاریخ 20 خرداد ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد نشاط و حال خوب در بین دانشجویان برگزار شد، به اهمیت...
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه»
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه»
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه» در تاریخ 9 خرداد ماه در سالن طالقانی برگزار شد. این کارگاه آموزشی که به مناسبت «هفته ملی جمعیت» و به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده‌های اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و علوم تربیتی و...
درگذشت جناب دکتر مرزبان
درگذشت جناب دکتر مرزبان
با نهایت تأسف و تألم، درگذشت استاد پیشکسوت جناب دکتر حسین مرزبان را به اساتید ، همکاران و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده، از خداوند منان برای آن مرحوم شادی روان و رحمت واسعه الهی آرزومندیم
افتتاح دفتر گروه تولیدی ب آ
افتتاح دفتر گروه تولیدی ب آ
دفتر گروه تولیدی ب آ در تاریخ 9 خرداد ماه 1403 به همت جناب اقای دکتر عباس عباسی استاد بخش مدیریت و با حضور مدیران ارشد ب آ، مدیر محترم فناوری و طرح های کاربردی دانشگاه جناب اقای دکتر مهدی اسکروچی، رییس محترم و معاون پژوهشی دانشکده، جمعی از اساتید...
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم با موضوع «ارتباط بهتر» در دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی برگزار شد. در این نشست که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با مشارکت فعال شبکه امید دانشجویی درتاریخ بیست و پنجم اردیبهشت ماه برگزار...
نشست مشترک شبکه امید دانشجویی با اعضای کانون آفتاب دانشگاه
نشست مشترک شبکه امید دانشجویی با اعضای کانون آفتاب دانشگاه
سلسله جلسات هفتگی «شبکه امید دانشجویی» در تاریخ نوزدهم اردیبهشت ماه با حضور اعضای کانون آفتاب دانشگاه برگزار شد. در این نشست مقرر گردید امکان همکاری این دو گروه دانشجویی در موضوعات مشترک از قبیل بررسی معضلات اجتماعی و امیدسازی با برگزاری کارگاه‌های...
اکران دانشجویی انیمیشن« پاندای کونگ فو کار 4»
اکران دانشجویی انیمیشن« پاندای کونگ فو کار 4»
انیمیشن «پاندای کونگ فو کار4» در تاریخ 9 اردیبهشت ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد نشاط و حال خوب در بین دانشجویان...
دورهمی برزگداشت روز معلم و استاد
دورهمی برزگداشت روز معلم و استاد
دورهمی گرامیداشت روز معلم و استاد و تقدیر از اعضای پیشکسوت هیئت علمی و یاوران هیئت علمی ، شامگاه پنجشنبه، 20 اردیبهشت‌ماه با حضور اعضای هیئت علمی در نارنجستان قوام برگزار شد.
کرسی علمی ترویجی : حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی
کرسی علمی ترویجی : حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی
کرسی علمی ترویجی با موضوع حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی در تاریخ 3 اردیبهشت ماه 1403 رأس ساعت 11 تا 12.30 در محل سالن طالقانی دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی برگزار گردید. ارائه کننده: دکتر منصور طبیعی (عضو هیات علمی بخش جامعه¬شناسی) ناقد: دکتر...
برگزاری مراسم روز درختکاری
برگزاری مراسم روز درختکاری
مراسم گرامیداشت روز درختکاری توسط معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی برگزار شد. در بخش اول این مراسم، مسابقات ورزشی دارت و پرتاب توپ با حضور پرشور و نشاط دانشجویان در ساختمان شماره 1 دانشکده اجرا شد. در بخش دیگر مراسم،...
اکران دانشجویی انیمیشن مهاجرت
اکران دانشجویی انیمیشن مهاجرت
انیمیشن «مهاجرت» در تاریخ 15 اسفند ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی در آستانه فرارسیدن نوروز باستانی برگزار شد، داستان سفر...
بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس
بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس
برنامه ی بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس با حضور حدود 40 نفر از دانشجویان دانشکده در تاریخ 16 اسفند ماه برگزار شد. در این بازدید 2 ساعته که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری شبکه امید دانشجویی ترتیب یافت، دانشجویان از بخش...
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق