یادداشتی از محمدجعفر حسینیان/۱؛ جامعه‌شناسی منطق

یادداشتی از محمدجعفر حسینیان/۱؛ جامعه‌شناسی منطق


یادداشتی از محمدجعفر حسینیان/۱؛ جامعه‌شناسی منطق

متن زیر بادداشتی درباره جامعه شناسی منطق، تهیه شده از مباحث مطرح شده حجت الاسلام شیخ محمدجعفر حسینیان در پژوهشکدۀ تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز به کوشش دکتر سید سعید زاهد زاهدانی دانشیار جامعه شناسی و مسئول پژوهشکدۀ تحول و ارتقاء علوم انسانی دانشگاه شیراز و مریم مؤمنی دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه شیراز است که در ادامه از نظر شما می گذرد:

مقدمه

منطق را روش درست اندیشیدن تعریف می کنند. شهید مطهری در اولین از سلسله کتاب های آشنائی با علوم اسلامی، کتابی تحت عنوان منطق و فلسفه تألیف نموده اند. در قسمت اول این کتاب ایشان به زبانی بسیار ساده علم منطق را تعریف می کنند: از نظر ایشان منطق قانون صحیح فکر کردن است(مطهری، ۱۳۵۸: ۱۹).  قوانین منطقی از نظر ایشان مانند شاقولی است که بنّا برای درست و راست بودن دیواری که می سازد از آن استفاده می کند(مطهری، ۱۳۵۸: ۱۹).  از این رو موضوع علم منطق را "معرف و حجت" معرفی می کنند(مطهری، ۱۳۵۸: ۲۷).

ایشان در کتاب گفته شده، شروع دانش منطق را به ارسطو نسبت می دهند و بیان می دارند که در ادامه مسلمانان با اخذ اندیشه های ارسطو، منطق صوری را کمال بخشیدند و برای مثال کتاب منطق الشفای ابن سینا چندین برابر کتاب ارسطو است(مطهری، ۱۳۵۸: ۱۸).  به گفتۀ شهید مطهری منطق ارسطو در اروپا، در آغاز حرکت رنسانس مورد نقد فرانسیس بیکن و دکارت قرار گرفت و حتی باطل خوانده شد اما بعد از دو سه قرن مجدداً توجه اندیشمندان به آن جلب گردید(مطهری، ۱۳۵۸: ۱۸-۱۹).

در اروپا منطق های ریاضی و دیالکتیک بعد از رنسانس رواج یافت.  منطق ریاضی به آنان کمک کرد تا غیر از ارزیابی فکر، درست و غلطِ عمل را هم بسنجند.  منطق دیالکتیک که ریشۀ آن در یونان باستان به هراکلیتوس می رسید، توسط هگل به کار گرفته شد و بسیاری از اندیشمندان اجتماعی غرب را به خود مشغول داشت (ربانی، ؟؟؟؟: ؟؟).  مشکل منطق صوری در این است که صورت استدلال را بررسی می کند و کمکی به ارزیابی عمل نمی نماید.  با تغییر این منطق و گرایش به منطق ریاضی، غرب توانست قدرت برنامه ریزی عملی پیدا کند و به این ترتیب در تولید دست آورد های فکری-عملی دست پیش نسبت به فرهنگ های دیگر پیدا کرد.

بعد از فروپاشی قدرت کلیسا در اروپا و یا مقارن با آن بود که تجدید نظر های فکری و فرهنگی هم پیش آمد و تحول گسترده ای که منجر به تمدن مدرن شد را شکل داد.  دانش یا منطق ریاضی موجود، پایۀ اصلی تولیدات فکری-فرهنگی در غرب قرار گرفت و همانطور که گفته شد، در بخشی هم به خصوص در علوم اجتماعی از منطق دیالکتیک استفاده شد.  به این ترتیب می توان گفت پایه های فرهنگی تمدن مدرن عمدتاً بر منطق ریاضی موجود قرار دارد.

در تمدن گذشتۀ اسلامی در کنار منطق صوری که فعالیت های فکری را هدایت می کرد، منطق ریاضی از قوت و قدرت بسیاری برخوردار بود و در علومی مانند نجوم و معماری به غایت به کار گرفته می شد.  همین علم ریاضی مسلمانان در قرون ۱۲ و ۱۳ میلادی به اروپا رفت و ترجمه شد و پایه های تمدن جدید را پی ریزی نمود.  اما این تلاش ها در آن جا تمدنی عاری از معنویت های مورد نیاز انسان نتیجه داد.

آن چه در تمدن مدرن آشکار است و برای خود غربی ها هم گران تمام شده است، حذف بخش مهمی از معنویت از زندگی اجتماعی است.  ضرورت احیای معنویت، بعد از جنگ جهانی اول و دوم، با باقی گذاشتن بیش از ۷۵ میلیون کشته () در اروپا، به شدت حس شد.  حتی در دهۀ ۶۰ قرن بیستم میلادی در آمریکا دست مسلمانان را برای تأسیس مدارس اسلامی باز گذاشتند و برخی از فلسفه های هندی را پروبال دادند.  می توان گفت چنین شرایطی در جهان موجب شد تا اندیشمندان جوامع اسلامی به خصوص آنان که در آمریکا می زیستند، و همواره تمدن مدرن را، به خصوص از جنبۀ معنوی و اخلاقی، در مقابل فرهنگ اسلامی می دانستند به فکر طرح معنویت اسلامی افتند.  شاید بتوان گفت یکی از زمینه های موجب رضایت مردم ایران به مشارکت در جریان انقلاب اسلامی و گذشتن از جان در این راه، بی تأثیر از این جو فرهنگ جهانی نبوده باشد.  به هر صورت انقلاب اسلامی در واقع شورشی بر تمدن دنیاگرای مدرن به حساب می آید.  پس از استقرار این انقلاب شواهد نشان می دهد که فکر برپائی تمدن جدیدی بر مبنای معارف اسلامی، رونق گرفت.

تأسیس تمدن جدید و احساس نیاز به وارد کردن معنویت در زندگی اجتماعی، در میان برخی از اندیشمندان نیاز به ضرورت تحولی در منطق موجود را ایجاد کرده است.  همانگونه که در طلیعۀ تأسیس تمدن مدرن نیاز به تغییر منطق در فرهنگ منبعث از تعالیم کلیسا احساس شد، تبدیل این تمدن به تمدنی همراه با معنویت نیز می طلبد تا جهان را بر مبنای منطقی دیگر مرور کنیم و بشناسیم.  به ویژه امروز در ایران با گسترش برخی فساد های اجتماعی دور از انتظار از یک جامعۀ اسلامی، نیاز به وارد کردن ایمان و گرایش های قلبی در لایه های عمیق تر فرهنگ به خوبی حس می شود؛ نیاز به تدارک منطقی غیر از منطق تمدن جاری که تا این اندازه دنیاگرا نباشد و اجازۀ بروز گرایش های معنوی را در زندگی اجتماعی بدهد.  این که امروز رهبران دینی در جمهوری اسلامی ایران به ضرورت تحول در علوم انسانی رسیده اند و در زمرۀ این علوم می تواند علم منطق باشد، در پرتو ضرورت زمان و تحولی است که در سطح اجتماعی به وجود آمده است.  نیاز به مستقل شدن از سیطرۀ تمدن مدرنِ با کمبود معنویت، این جریان را شکل داده و امروز برای دست یابی به اخلاق و معنویت جدید، نیاز به داشتن و رواج منطقی نو را حس می کنیم.

به عبارت دیگر همان طور که برپائی تمدن مدرن با زیر سوال بردن ریشه های فرهنگ فرتوت اروپا آغاز گشت و از تجدید نظر در منطق و فلسفه شروع شد، در فرهنگ اسلامی نیز لازم است تجدید نظر در این مبانی وجهۀ همت قرار گیرد.  در تاریخ معاصر ایران و اسلام اندیشمندان پیشتازی مانند علامۀ طباطبائی، امام خمینی و دیگرانی مانند شهید محمد باقر صدر و شهید مطهری این حرکت بنیادی را آغاز نمودند و در ادامه، نسل های بعد آن را پی گرفتند.  بر همین اساس با رهبری امام خمینی (ره) انقلاب اجتماعی راه افتاد و در پرتو اقتدار سیاسی کسب شده اصلاحات فرهنگی آغاز شد.

مشاهدۀ این تحولات سؤالات زیادی ایجاد کرده است.  در حوزه های زیربنائی فرهنگ و در خصوص موضوع مورد نظر ما، یعنی منطق، نیز سؤالاتی مطرح است.  آیا بین منطق و جریان های سیاسی و اجتماعی همراهی هائی وجود دارد؟  چرا هر جریان تمدن سازی بعد از یک تحول بنیادین اجتماعی- سیاسی شکل گرفته است؟  آیا برای ساختن تمدن جدید لازم است مبانی فرهنگی منجمله منطق مورد توجه و تجدید نظر قرار گیرد؟  یا این همزمانی ها اتفاقی است؟  سؤالاتی از این دست می تواند به عنوان مسئله، مبنای تحقیقات بنیادی علمی قرار گیرد.

با درک این ضرورت در شورای پژوهشی پژوهشکدۀ تحول و ارتقاء علوم انسانی دانشگاه شیراز از حجت الاسلام جعفر حسینیان، از اعضای فرهنگستان علوم اسلامی قم، دعوت شد تا در مورد منطق و ربط اجتماعی آن با اعضای جلسه سخن بگویند.  نوشتۀ حاضر حاصل مباحثاتی است که ایشان در این شورا داشته اند.  متن گفته های ایشان از نوار پیاده شد و پس از تجدید نظر به صورت فعلی به نشر در آمد.  در ارائۀ مطلب ایشان برحسب ضرورت تبدیل ادبیات گفتاری به نوشتاری و از این قبیل، نویسندۀ این سطور مداخلاتی انجام داده که پس از باز خوانی ایشان نهائی شده است.

بنابراین آن چه در این نوشته مورد نظر است چیستی، چرائی و چگونگی ارتباط های اجتماعی با منطق است.  از این رو عنوان آن را جامعه شناسی منطق انتخاب کرده ایم.  یعنی مباحث این نوشتار می خواهد منطق را به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی مورد توجه قرار دهد.  می خواهد رابطۀ تغییرات منطق را با متغیرها، جریانات و تحولات اجتماعی، البته به اختصار و به اجمال، مورد بررسی قرار دهد.

جامعه شناسی منطق

منطق قواعد عام شناخت است که در این گفتار به آن می پردازیم.  آیا این فرایند کاملا تجربی و پوزیتیویستی است یا اینکه این ظرفیت در شرایط مختلف قابلیت تغییر و تکامل دارد؟  در ارتباط با منطق های مختلف، از قدیم الایام بحث های عمیقی صورت گرفته است.  محور ساخت منطق، قدرت محاسبه گری انسان است.  محاسبه گری و مقایسه باعث ایجاد شاقول شد.  مقایسه مقطعی بشر را اقناع نکرد و به قواعد عام شناخت دست یازید.  در این راستا انسان به مسائل جدید پرداخت و قدرت هماهنگ سازی را به وجود آورد.

هم مصرف و هم تولید منطق، اجتماعی است.  افراد برای تطبیق مفاهیم، شاخص های فردی دارند اما برای هماهنگی در جامعه (هماهنگی عقلانی اجتماعی) نیاز به شاخص دیگری داریم.  فرهنگ برای تکامل باید منطقش به کمال برسد.  این هماهنگی می باید در راستای جهت صورت گیرد.  با وجود منطق، انضباط فرهنگی تقویت و متعین تر می شود.  هرچند در تولید منطق ممکن است یک فرد شاخص باشد، اما این تولید باید به تفاهم و اقناع اجتماعی برسد.  به طور خلاصه می توان گفت که منطق را برای هماهنگی عقلانیت جامعه می خواهیم.  هماهنگی نه تنها در ذهن که در عمل باید مورد توجه قرار بگیرد.

قواعد منطق در جریان ارضای نیاز بشر قابلیت ارتقاء دارد.  یعنی تکامل شناخت، محصول شرایط عرضه و تقاضای اجتماعیست.  خود این شرایط تابع یک نظام ولایی حق یا باطل است.  با توجه به نیاز تکاملی انسان، بشر نیاز سازی می کند و در مرحله عمل تحت این پوشش قرار می گیرد.

میزان و نوع تعلقات افراد جامعه باید در یک منطق هماهنگ شود وگرنه این احساسات از فکر جلو می زند و مردم بصیرت اجتماعی را ازدست می دهند.  بنابراین سه شعبه معرفت (عواطف و عقلانیت و محسوسات) باید با یک منطق هماهنگ شوند که به آن منطق عام می گوئیم.  منطق عام باید قدرت هماهنگ سازی سه منطقِ سه شعبۀ معرفت را در خود داشته باشد.  در این صورت است که مدیران اجتماعی شاخص ایجاد تعادل در تصمیم پیدا می کنند و ناهماهنگی در عرصه مدیریت از بین می رود؛ همه در موضع خود به جز استثنائات خوب عمل می کنند.  در فقدان چنین منطقی شاخصی که به سطح بندی مدیریت ها وزن بدهد وجود ندارد.  یعنی رعایت حد تصمیم گیری و اجرا و دیگر امور نیازمند منطق عام است.

از سوی دیگر، تفاوت هایی که در خرده فرهنگ های جامعه وجود دارد باید بر محور یک فرهنگ محوری هماهنگ شوند.  این هماهنگی که در آن هر فرهنگی دارای یک وزن خاص و یک جایگاه خاص باشد، باعث کارآمدی می شود.  این مدل فرهنگی باید هماهنگ با مدل مدیریتی نیز باشد.  اگر نتوانیم در عمل این هماهنگی ها را ایجاد کنیم باعث ناکارامد جلوه دادن دین در عرصه مدیریت سیاسی و اجتماعی می شود.  در لایه سوم برای فعالیت اجرایی هم در عرصه گردش عملیات و در سازمان دهی و اجرائیات، برای برنامه نوشتن، نیاز به یک شاخص هماهنگی داریم.  بنابراین باید یک شاخص عام برای فرهنگ دینی مشخص کنیم.  به عبارت دیگر نیازمند یک مدل عام برای هماهنگی مدل اقتصاد و فرهنگ و سیاست هستیم.

قدرت مدل سازی از منطق استخراج می شود.  همین منطقی که نیاز است تا سه ساحت گفته شده را هماهنگ کند، باید همۀ ساحت های اجتماع و انسان را شامل شود.  به این ترتیب است که حکومت و حاکمیت بستر پرورش انسان می شود.  ارتباط میدان حاکمیت و پرورش باید ارتباطات اعضای هم منطق باشد.  اگر ناهماهنگی در سه عرصه اقتصاد و سیاست و فرهنگ صورت گیرد یک مشکل اساسی تر رخ می دهد و آن هم این است که استعداد ها کشف نمی شوند.

منطق باید تبدیل به نرم افزار اجتماعی شود و در عرصه تکنولوژی وارد گردد.  جریان امر و نهی از طریق سازمان های بزرگ شکل می گیرد.  اگر چنین نرم افزار اجتماعی وجود داشته باشد، قدرت اجرایی خود را با دیگر نرم افزارها، بهتر و یا چندین برابر می کند.  مثلا می تواند موجب شود تا دولت الکترونیک بتواند شاخص های نظام ولایت الهی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی عام را بکار گیرد.  چیزی که هنوز توانمندی ما به این سطح نرسیده است.

رفع ناهماهنگی در مدیریت، اقتصاد و فرهنگ نیازمند مدلی بر اساس منطق عام است که بتواند به هرکدام وزن خاص خود را بدهد و آنان را متعادل کند.  همین منطق عام است که تفاوت تخصیص بر اساس ارزشی که به سیاست، فرهنگ و اقتصاد، می دهیم مشخص می کند.  نسبت تخصیص ارزش باید در طبقه بندی اولویت ها لحاظ شده باشد.  چون همۀ امور بار ارزشی دارند و باید ربطشان را با مکتب تمام کنیم.  اینکه چه چیز ارزشمند است و به چه نسبتی باید مشخص شود.  باید تفاوت بین نیاز کاذب و واقعی را تشخیص دهیم و نیاز کاذب را در شیبی به سمت نیاز واقعی شیفت دهیم.  البته این شیب نباید تند باشد که جامعه از نفس بیفتد.

این منطق در یک فرایند تعاملی و طبیعی بین حاکمیت نظام های اجتماعی و توسعه نیاز اجتماعی قرار دارد.  از یک طرف این حاکمیت سبب جهت دهی و رشد نیازها شده و از طرفی قدرت محاسبه گری مطابق با ظرفیت قبل است.  در واقع این وضع اختلاف پتانسیلی درست می کند که خواص، تلاش کنند به روز، قواعد منطقی خود را به کار بگیرند.  جریان نیاز و ارضا در تکامل اجتماعی حرف اول را می زند.  منطق ها تحت همین نظام قدرت و ثروت و اطلاعات شکل می گیرند.

در واقع ما در حال تولید یک مدل جامع هستیم که سیر قواعد منطق را هم تبیین کند.  برای این کار مکانیزم توزیع و تولید و مصرف را در قدرت و ثروت و اطلاع ضرب می کنیم که شناخت نظام اجتماعی را برای ما ممکن سازد (جدول شمارۀ ۱).  این نُه وصف آمده در جدول ۱ قابلیت شناسایی ولایت اجتماعی را به ما می دهد.  یکی از خواص مهم آن این است که جریانِ تولید، توزیع و مصرفِ، قدرت، ثروت و اطلاعات را نشان می دهد.  این پایگاهِ جریان شناسی و جامعه شناسی ماست؛ تا بتوانیم نظام ولایت (حق یا باطل) را بشناسیم و بفهمیم این نظام ولایت چه منطقی تولید می کند.

 

جدول مشارۀ ۱- پایگاه جریان شناسی و جامعه شناسی.

ردیف عنوان تولید توزیع مصرف
۱ قدرت تولید قدرت توزیع قدرت مصرف قدرت
۲ اطلاع تولید اطلاع توزیع اطلاع مصرف اطلاع
۳ ثروت تولید ثروت توزیع ثروت مصرف ثروت

 

بر اساس این جدول به طور خلاصه می توان قواعد زیر را بیان کرد:

این ۹ وصف در نظام ولایتِ خاص، تنظیم خاص می شوند. برای مثال اگر ولایت الهی باشد جهت الهی پیدا می کند و اگر ولایت شیطانی باشد جهت شیطانی.

جامعه شناسی، از ترکیب این ۹ عامل شکل می گیرد. یعنی برای شناخت هر جامعه باید این نه وصف و جهت آن ها را در آن جامعه بیابیم.

علاوه بر دریافت های فوق، باید گفت که مکانیزم حرکت در جامعه نیاز و ارضاء است.  این نیاز و ارضاء در بستر اجتماعی صورت می پذیرد.  در جریان این نیاز و ارضاء منطق شکل می گیرد.

در هر نظام اجتماعی قدرتی حق است که متصل به نظام تاریخی و تکوینی باشد؛ زیرا نظام تاریخ در اختیار صالحین است و نظام تکوین در اختیار خداوند تبارک و تعالی.

با توجه به توضیحات فوق می توان چنین نتیجه گرفت که شرایط اجتماعی در ایجاد نظام منطق اصل می باشد.

گرایش های اجتماعی، یعنی تعلقات در هر جامعه نقش در بینش های اجتماعی یعنی علم و معرفت آن جامعه دارند.

جریان فکر از گمانه شروع می شود، به گزینش می رسد و در نهایت پردازش صورت می گیرد. این سه در اولین گام حضور فکر هستند.  جریان گمانه، گزینش و پردازش، تحت تأثیر گرایش شکل می گیرد و با مجاهده پیش می رود.  منطق به این گونه تولید می شود.

درمنطق ارسطوئی هم وقتی بدیهی را اصل می گیرد در واقع دارد یک فهم حداقلی عرفی را پایه می گیرد.  ما می گوئیم این فهم چون در یک بستر اجتماعی به وجود می آید دائم درحال تکامل و تغییر است.

در این جا این سئوال مطرح شد که گمانه اولیه چگونه منطق درست می کند؟  در پاسخ گفته شد که: گمانه می خواهد شرایط محیطی را قاعده مند کند.  این گمانه در یک مکانیزم مجاهده اجتماعی شکل می گیرد و جهت موضع گیریش در گمانه انعکاس پیدا می کند.  در  واقع فعل شرایط اجتماعی تبدیل به گمانه می شود.  پذیرفته شده های ما از طریق گمانه به مفهوم تبدیل می شود.  به طور کلی می توان گفت زبان دار شدن از گمانه شروع می شود.  گمانه پس از گزینش و پردازش مفهوم را شکل می دهد و آن مفهوم حد شناخت را مشخص می کند.  اگر شناخت، شناخت موضوع باشد تبدیل به منطق می شود.  این منطق زبان اجتماعی پیدا می کند.  این قاعده فهم می باید در کلیه موضوعات به کار گرفته شود.

بحث در مورد منطق ها

برای بررسی و بحث پیرامون منطق ها، ورودی های مختلفی وجود دارد.  یکی از رایج ترین نوع بررسی منطق، شروع از مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی آن است.  خود این رویکرد به نظر می رسد یک گرایش منطقی است.  این گرایش در تحلیل خودِ منطق باید مورد توجه قرار بگیرد.  این منطق ورودی از زاویه نظر است که اصل را بر نظر می گذارد و از زیر بنا منطق را بررسی می کند.  این رویکرد در نهایت از چیستی و چرایی و چگونگی دلالت سر در می آورد.  اما اگر از زاویه سازمانی و نظام های اجتماعی که منشا پیدایش قدرت در تاریخ بودند وارد شویم؛ یعنی ثروت و قدرت و اطلاع ذیل تولید و توزیع و مصرف و اینکه این قدرت ها چگونه تولید منطق کردند، می توانیم بگوئیم این رویکرد رویکردِ جامعه شناسی منطق است.

منطق ها ابزاری برای افعالند.  یعنی افعال در چه فرایندی تقسیم بندی و اجرائی شده اند.  به عبارت دیگر نشان می دهند که ولایت حاکم بر جامعه حق بوده است یا باطل.  منطق تولید شده در هر جریان اجتماعی متناسب با آن جریان است.  این منطق ها با جریان های فرهنگی توجیه و اقناع می شوند؛ وگرنه جریان قدرت دوام پیدا نمی کند و مردم شورش می کنند و التهابات اجتماعی مانع جریان قدرت می شود.  هر قدرت باطلی توجیه کنندۀ ربط افعال در جامعه است و از این طریق قاعده سازی می کند و جامعه را آرام می کند و رضایتمندی به بار می آورد.  هر چقدر این قاعده مندی ظریف تر باشد رضایتمندی طولانی تر می شود؛ تا جایی که یک نخبه ای عوامل رضایتمندی را بشکافد و تحلیل کند تا به قدرت برسد که باید حاکمیت عوض شود.

بنابراین وقتی این فرمول را استراتژی حرکت و شکل گیری منطق بدانیم، آن وقت باید بدانیم چه قدرتی سرکار بوده که چنین منطقی تولید شده است.  مثلا منطق ارسطو، منطق سینوی و… .  سرنخ های تولد این منطق ها بستر اجتماعی است.  بنابراین از این زاویه باید به منطق کانت و دکارت و حکمت متعالیه نگاه کرد.  مثلا باید بررسی کنیم فشارهای اجتماعی چه تاثیری بر اندیشۀ ملاصدرا داشته است.  منظور از جامعه شناسی یا جریان شناسی منطق این است.  اگر انسان از جریان ولایت الهی، برای رشد دیگری دور گردد، مثلا کافر شود، تبدیل به هیزم می شود و برای مومنین گرما ایجاد می کند.  جریان هدایت از بالا به پایین است.  شیطان تنها وعده می دهد و حرص و خوف ایجاد می کند.  جعل ظلمت از خداست: و ظهر الفساد فی البحر و البر بما کسبت ایدی الناس.  خدا فقط امکان اراده این فساد را قرار داد.  متناسب با اراده ای که می شود برایش خلق می شود.  خداوند امداد می کند؛ حال در جهت باطل و یا حق.  اما خداوند طرف دار جهت حق است و امداد چندین برابر می رساند.  اگر کافر تقاضا کرد حداقل امکانات می دهد.  اراده اولیای الهی به حدی می رسد که قدرت پیش بینی فعل خدا را پیدا می کنند.  اراده آنها با خدا یکی می شود.  نفس اراده را خدا داده، اما کیف اراده از انسان است

این جامعه شناسی منطق است.  یعنی شرایط اجتماعی که منطق در آن متولد می شود.  این منطق صرفا پوزیتویستی نیست.  آبژکتیو نیست.  یک منطق در عالم بیشتر وجود ندارد که مرتبط با قواعد عام خلقت عالم باشد.  آن منطق چارچوب شناخت شناسی ما را تعریف می کند و لذا برای آن عصمت قائلند.  یعنی از ربط بین مسائل کلی با مسائل جزئی برود و به درک مصداق برسد.

منطق ارسطو به غایت و نسبت سنجی و ربط و پیش بینی توجه ندارد.  بر اساس این منطق درک تجربه مفرده در علوم تجربی و در علوم انسانی ادراکِ تصور ذهنی و استخراج قاعده عام از اشیا متکثر و قابل تطبیق، با این علم به دست می آید.  یعنی فهم مصداق از قاعده عام.  مثلا "الانسان حیوان ناطق" در مورد عمر و زید و بکر مصداق می یابد در خود تطبیق هم لایه ظریفی از تجربه اضافه می شود.

حال اگر محور پیدایش منطق شناخت را نظام ولایت و جریان اجتماعی بدانیم و اگر محور ولایت را قدرت دانستیم قدرتی دارای حقانیت است که متصل به قدرت تاریخی و قدرت تاریخی متصل به نظام تکوینی باشد.  البته باید در مورد ولایت تکوینی و تاریخی بحث کنیم، یعنی بین حقانیت و حاکمیت تفاوت بگذاریم.  هرکسی حاکمیت دارد لزوما حقانیت ندارد.  این گونه نیست که هر قدرتی حق باشد.

گفتیم منشا پیداش منطق، شرایط اجتماعی است.  در ایجاد منطق ارسطوئی هم شرایط نظام ولایت و قدرت ها اثرگذار بودند.  برای توجیه نظام حاکمیت، هر قشری منطقی ساختند.  منطق ارسطو در شرایط اختلاف طبقاتی شدید متولد شد.

منطق ولایت، زمانی که تبدیل به انتظار شود و تا جایی برسد که فهم بشر فوق ظرفیت منطق موجود باشد، منطق تکامل می یابد.  به عبارت دیگر منطق ها در حال تکامل و حرکت اند.  مثلا در طول تاریخ، معجزات الهی با توجه به ظرفیت تاریخی اتفاق می افتاد.  محور اقتدار در دست پیامبران بود.  تا خدای متعال از این طریق شاکله اقتدار در زمان پیامبران را بشکند.  مثلا عصای حضرت موسی (ع) برای این بود که منشا اقتدار سحره بشکند.

گام اول در ایجاد منطق

شرایط اجتماعی را برای پیدایش منطق اصل قرار می دهیم و نقطه شروع بحثمان گرایشات اجتماعی است نه بینش ها.  بینش در بستر گرایشات متولد می شود.  گرایشات سرمنشاء پیدایش گمانه، گزینش و پردازش است و منشاء این فکر در مجاهدات اجتماعی است.  این مجاهدات تحت تاثیر جهت گیری هاست و در این جا حد شناخت حرکت می کند و قواعد شناخت تغییر می نماید.

اگر با فلسفه شناخت شروع کنیم و آن را به لایه های عمیق تر بدیهیات ببریم و این گونه منطق را طراحی کنیم می شود منطق ارسطوئی.  وقتی می گوییم منطق ارسطو بر بداهت استوار است و هیچ فهمی نمی تواند این بداهت را عوض کند یعنی این ها حداقل هایی است که قواعد شناخت بر آن بنا می شود.  اما چون این فهم در بستر اجتماعی متولد می شود دائما درحال حرکت و سیرورت و شدن جدید است.  ارتکاضات شما نسبت به صد یا هزار سال پیش تغییر کرده است.  ببینیم این بینش چگونه منطق درست می کند؟  گمانه اولیه بر ایجاد یک نسبت ذهنی است تا بتواند شرایط محیطی خودش را قاعده مند کند.  اما در این جا (منطق کلی نگر) نسبت و رابطه در آن قابل ملاحظه نیست.

فعل را شرایط اجتماعی جهت دار می کند و به این ترتیب قاعده ساخته می شود.  اولین ایجادِ نسبت، نسبت در جهت است.  نسبتی که فعلش را قبلا در شرایط اجتماعی انجام داده است.  این فعل از طریق گمانه ها مفهوم می شود.  یعنی گمانه حدفاصل مفاهیم ذهنی و فعل خارجی هستند.  فعل شما در یک شرایط اجتماعی نظام توزیع ثروت و قدرت و اطلاع شکل گرفته و چیزی را پذیرفته اید.  حال این پذیرش از طریق گمانه به مفهوم تبدیل می شود.  ارتکاضات اولین خانه ایست که باعث پیدایش حد فهم می شود.

در این جا این سؤال مطرح می شود که آیا این مفهوم سازی در مورد موضوع خاص است یا شناخت عام و اصل و حد شناخت؟  در پاسخ می گوئیم که این خود یک قاعدۀ عام است.  اگر شناخت، خودِ موضوع شناخت قرار بگیرد، دستیابی به منطق شناخت صورت می پذیرد.  این قاعده در همه موضوعات باید به کار رود.  در این بحث چون موضوع فهم، خود فهم است در این صورت شناخت منطق الزاماتی پیدا می کند که از سه مرحلۀ گمانه، گزینش و پردازش می گذرد و به دست می آید.  به این ترتیب هر منطقی را می توانیم با این قواعد مورد بررسی قرار دهیم و چیستی، چرائی و چگونگی آن را به دست آوریم.

ادامه دارد …

 

 

آدرس کوتاه :

آخرین اخبار

تبریک به پژوهشگران برتر دانشکده
تبریک به پژوهشگران برتر دانشکده
سرکار خانم دکتر مکرم (پژوهشگر برتر دانشگاه در امتیاز ویژه مقالات، سرآمد پژوهشی دانشکده و پژوهشگر دو درصد در استنادات)جناب آقای دکتر صمدی (پژوهشگر برتر دانشگاه در حوزه تالیف کتاب)جناب آقای دکتر شهنازی (پژوهشگر برتر دانشگاه در حوزه علوم انسانی و...
برگزاری ویژه برنامه‌های دانشجویان ورودی جدید در دانشکده
برگزاری ویژه برنامه‌های دانشجویان ورودی جدید در دانشکده
برنامه استقبال و برپایی میز«از من بپرس» هم زمان با آغاز سال تحصیلی دانشجویان ورودی جدید، مراسم استقبال از آنان در تاریخ 28 مهرماه 1403 با حضور معاونین و کارشناسان دانشکده در ورودی ساختمان شماره 1 برگزار شد. مراسم معارفه در هر گروه آموزشی مراسم معارفه...
عرض تبریک به پژوهشگران پر استناد دانشکده اقتصاد،مدیریت و علوم اجتماعی
عرض تبریک به پژوهشگران پر استناد دانشکده اقتصاد،مدیریت و علوم اجتماعی
جناب آقای دکتر محمد نمازی، جناب آقای دکتر غلامحسین مهدوی، جناب آقای دکتر محمد حسین ستایش، جناب آقای دکتر بیژن خواجه نوری و جناب آقای دکتر اصغر میرفردی کسب عنوان پژوهشگر پر استناد پایگاه ISC در حوزه علوم انسانی و اجتماعی را که حاصل تلاش و زحمات...
اکران دانشجویی انیمیشن ربات وحشی
اکران دانشجویی انیمیشن ربات وحشی
انیمیشن «ربات وحشی» در تاریخ 20 آبان ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد صمیمیت و حال خوب در بین دانشجویان برگزار شد، به اهمیت نقش...
عرض تبریک به اساتید 2درصد دانشمندان برتر جهان
عرض تبریک به اساتید 2درصد دانشمندان برتر جهان
سرکار خانم دکتر مرضیه مکرم جناب آقای دکتر روح اله شهنازی قرار گرفتن نام شما در فهرست ۲ درصد دانشمندان برتر جهان در سال 2024 که نشان از توانمندهای علمی شما بوده، تبریک عرض می نماییم. دوام توفیقات روز افزون شما را از خداوند بزرگ خواستاریم.
اکران دانشجویی انیمیشن رئیس مزرعه
اکران دانشجویی انیمیشن رئیس مزرعه
انیمیشن «رئیس مزرعه» در تاریخ 20 خرداد ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد نشاط و حال خوب در بین دانشجویان برگزار شد، به اهمیت...
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه»
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه»
کارگاه آموزشی «هنر و علم تعارض زناشویی و دعوای محترمانه» در تاریخ 9 خرداد ماه در سالن طالقانی برگزار شد. این کارگاه آموزشی که به مناسبت «هفته ملی جمعیت» و به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده‌های اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و علوم تربیتی و...
درگذشت جناب دکتر مرزبان
درگذشت جناب دکتر مرزبان
با نهایت تأسف و تألم، درگذشت استاد پیشکسوت جناب دکتر حسین مرزبان را به اساتید ، همکاران و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده، از خداوند منان برای آن مرحوم شادی روان و رحمت واسعه الهی آرزومندیم
افتتاح دفتر گروه تولیدی ب آ
افتتاح دفتر گروه تولیدی ب آ
دفتر گروه تولیدی ب آ در تاریخ 9 خرداد ماه 1403 به همت جناب اقای دکتر عباس عباسی استاد بخش مدیریت و با حضور مدیران ارشد ب آ، مدیر محترم فناوری و طرح های کاربردی دانشگاه جناب اقای دکتر مهدی اسکروچی، رییس محترم و معاون پژوهشی دانشکده، جمعی از اساتید...
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم
جلسه اول سلسله نشست‌های دانشجویی صحبت با هم با موضوع «ارتباط بهتر» در دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی برگزار شد. در این نشست که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با مشارکت فعال شبکه امید دانشجویی درتاریخ بیست و پنجم اردیبهشت ماه برگزار...
نشست مشترک شبکه امید دانشجویی با اعضای کانون آفتاب دانشگاه
نشست مشترک شبکه امید دانشجویی با اعضای کانون آفتاب دانشگاه
سلسله جلسات هفتگی «شبکه امید دانشجویی» در تاریخ نوزدهم اردیبهشت ماه با حضور اعضای کانون آفتاب دانشگاه برگزار شد. در این نشست مقرر گردید امکان همکاری این دو گروه دانشجویی در موضوعات مشترک از قبیل بررسی معضلات اجتماعی و امیدسازی با برگزاری کارگاه‌های...
اکران دانشجویی انیمیشن« پاندای کونگ فو کار 4»
اکران دانشجویی انیمیشن« پاندای کونگ فو کار 4»
انیمیشن «پاندای کونگ فو کار4» در تاریخ 9 اردیبهشت ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی با هدف ایجاد نشاط و حال خوب در بین دانشجویان...
دورهمی برزگداشت روز معلم و استاد
دورهمی برزگداشت روز معلم و استاد
دورهمی گرامیداشت روز معلم و استاد و تقدیر از اعضای پیشکسوت هیئت علمی و یاوران هیئت علمی ، شامگاه پنجشنبه، 20 اردیبهشت‌ماه با حضور اعضای هیئت علمی در نارنجستان قوام برگزار شد.
کرسی علمی ترویجی : حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی
کرسی علمی ترویجی : حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی
کرسی علمی ترویجی با موضوع حجاب به مثابه گفتمان اجتماعی در تاریخ 3 اردیبهشت ماه 1403 رأس ساعت 11 تا 12.30 در محل سالن طالقانی دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی برگزار گردید. ارائه کننده: دکتر منصور طبیعی (عضو هیات علمی بخش جامعه¬شناسی) ناقد: دکتر...
برگزاری مراسم روز درختکاری
برگزاری مراسم روز درختکاری
مراسم گرامیداشت روز درختکاری توسط معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی برگزار شد. در بخش اول این مراسم، مسابقات ورزشی دارت و پرتاب توپ با حضور پرشور و نشاط دانشجویان در ساختمان شماره 1 دانشکده اجرا شد. در بخش دیگر مراسم،...
اکران دانشجویی انیمیشن مهاجرت
اکران دانشجویی انیمیشن مهاجرت
انیمیشن «مهاجرت» در تاریخ 15 اسفند ماه در تالار حکمت دانشگاه برای عموم دانشجویان به نمایش گذاشته شد. این برنامه که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری فعال شبکه امید دانشجویی در آستانه فرارسیدن نوروز باستانی برگزار شد، داستان سفر...
بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس
بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس
برنامه ی بازدید از مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس با حضور حدود 40 نفر از دانشجویان دانشکده در تاریخ 16 اسفند ماه برگزار شد. در این بازدید 2 ساعته که به همت معاونت دانشجویی فرهنگی دانشکده و با همکاری شبکه امید دانشجویی ترتیب یافت، دانشجویان از بخش...
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق
کرسی علمی ترویجی : نگاشت مفهومی بدون کلمه : رویکردی جدید به یادگیری عمیق