مروری بر دیدگاههای رهبر انقلاب درباره تحول علوم انسانی
یکی از دغدغه های مقام معظم رهبری که در سخنرانی های مختلف به ویژه در چند سال اخیر بر روی آن تأکید ورزیده اند مسئله «علوم انسانی» می باشد. ایشان بارها گلایه خود را در مورد وضعیت موجود این علوم ابراز داشته و تحول اساسی در محتوای درسی رشته های مختلف این علوم را لازم شمرده اند. بدون آنکه به مناقشات مربوط به تعریف علوم انسانی وارد شویم. برای روشن شدن حوزه این علوم همین مقدار اشاره می شود که علومی مانند: جامعه شناسی، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، تاریخ، جغرافیا، علوم ادبی، فلسفه، هنرهای زیبا و.. ذیل عنوان علوم انسانی قرار می گیرند. در همین راستا گلچینی از صحبتهای مقام معظم رهبری در سالهای متمادی و در زمینه تحول علوم انسانی را در این گزارش با هم مرور میکنیم:
*تحول در علوم انسانی از ضروریات است
-در زمینه علوم انسانی عقبیم. دوستان که درباره علوم انسانی صحبت کردند، بدرستی بر روی اهمّیّت علوم انسانی، حتّی در صنعت، تکیه کردند…علوم انسانی بسیار مهم است. تحوّل در علوم انسانی که به دلایل بسیار یک امر لازم و ضروری است، نیاز دارد به جوششی از درون و حمایتی از بیرون. خوشبختانه جوشش از درون امروز هست. من میبینم [گزارش کارها]، هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی -همین شورای تحوّل و دوستانی که در آنجا مشغول کارند- هم در خود دانشگاهها، هم آنطور که امروز ملاحظه کردید [در صحبت] بعضی از دوستانی که درباره علوم انسانی صحبت کردند، نشاندهنده این است که این جوشش درونی در درون دانشگاهها آن هم از سوی فرزانگان و از سوی انسانهای دانشمند، وجود دارد؛ حمایت از بیرون هم باید وجود داشته باشد -حمایت گوناگون- که یکی از مصادیق این حمایت، تبعیّت دانشگاه و وزارت از مصوّبات شورای تحوّل است.(۱۳۹۴/۰۴/۱۳ بیانات در دیدار دانشجویان)
*مبنای علوم انسانی غرب، غیر الهی است
-حقیقتاً ما نیازمند آن هستیم که یک تحوّل بنیادین در علوم انسانی در کشور بهوجود بیاید. این به معنای این نیست که ما از کار فکری و علمی و تحقیقیِ دیگران خودمان را بینیاز بدانیم – نه، برخی از علوم انسانی ساختهوپرداخته غربیها است؛ در این زمینه کار کردند، فکر کردند، مطالعه کردند، از آن مطالعات باید استفاده کرد – حرف این است که مبنای علوم انسانی غربی، مبنای غیرالهی است، مبنای مادّی است، مبنای غیر توحیدی است؛ این با مبانی اسلامی سازگار نیست، با مبانی دینی سازگار نیست(۱۳۹۳/۰۴/۱۱ بیانات در دیدار اساتید دانشگاه)
-اساسیترین کار این است که مبنای علمی و فلسفیِ تحوّل علوم انسانی باید تدوین بشود؛ این کار اساسی و کار اوّلی است که بایستی انجام بگیرد. (۱۳۹۲/۰۹/۱۹ بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی)
-مبانی علوم انسانی در غرب از تفکرات مادی سرچشمه میگیرد. هر کس که تاریخ رنسانس را خوانده باشد، دانسته باشد، آدمهایش را شناخته باشد، این را کاملاً تشخیص میدهد. خب، رنسانس مبدأ تحولات گوناگونی هم در غرب شده؛ اما مبانی فکری ما با آن مبانی متفاوت است. هیچ ایرادی هم ندارد که ما از روانشناسی و جامعهشناسی و فلسفه و علوم ارتباطات و همه رشتههای علوم انسانی که غرب ایجاد و تولید کرده یا گسترش داده، استفاده کنیم. من بارها گفتهام که ما از یادگیری به هیچ وجه احساس سرشکستگی نمیکنیم. لازم است یاد بگیریم، از غرب یاد بگیریم، از شرق یاد بگیریم – «اطلبوا العلم ولو بالصّین» – خب، اینکه روشن است.
ما از این احساس سرشکستگی میکنیم که این یادگیری به دانایی و آگاهی و قدرت تفکر خود ما منتهی نشود. همیشه که نمیشود شاگرد بود؛ شاگردی میکنیم تا استاد شویم. غربیها این را نمیخواهند؛ سیاست استعماری غرب از قدیم همین بوده؛ میخواهند در دنیا یک تبعیضی، یک دو هویتیای، یک دو درجهای در مسائل علمی وجود داشته باشد. ((۱۳۹۰/۰۵/۱۹بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از دانشجویان)
*وظیفه حوزهها و علمای دین در تولید متون اسلامی
-حوزههای علمیه و علمای دین پشتوانههایی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانهاش علمای دین و علمای صاحبنظر و نظریات اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزههای علمیه است، چون تکیهگاه اوست. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم ۱۳۸۹/۰۷/۲۹)
-من درباره علوم انسانی گلایهای از مجموعههای دانشگاهی کردم – بارها، این اواخر هم همین جور – ما علوم انسانیمان بر مبادی و مبانی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی بنا شده است. علوم انسانی غرب مبتنی بر جهانبینی دیگری است؛ مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش است و غالباً مبتنی بر نگاه مادی است. خوب، این نگاه، نگاه غلطی است؛ این مبنا، مبنای غلطی است. این علوم انسانی را ما به صورت ترجمهای، بدون اینکه
ـ هیچ گونه فکر تحقیقیِ اسلامی را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، می آوریم تو دانشگاههای خودمان و در بخشهای مختلف اینها را تعلیم میدهیم؛ در حالی که ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد. یکی از بخشهای مهم پژوهش قرآنی این است. باید در زمینههای گوناگون به نکات و دقایق قرآن توجه کرد و مبانی علوم انسانی را در قرآن کریم جستجو کرد و پیدا کرد. (۱۳۸۸/۰۷/۲۸ بیانات رهبری در دیدار جمعی از بانوان قرآنپژوه کشور )
-تحول و ارتقاء علوم انسانی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون و برنامهها و روشهای آموزشی، ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی و ترویج نظریهپردازی، نقد و آزاداندیشی. (۸۷/۱۰/۲۱ سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ابلاغی توسـط «مقام معظم رهبری»)
-یکی از علوم انسانی، تاریخ است. باز هم من توصیه میکنم که تاریخ بخوانید. تاریخ دوره استعمار را بخوانید تا ببینید غربیها علیرغم ظاهر نونوارِ اتوکشیده ادکلنزده منظم و مرتب و داعیههای حقوق بشرشان، چه وحشیگری عظیمی در این مقوله کردند. نه اینکه فقط آدمها را بکُشند؛ در دور نگهداشتن ملتهای تحت استعمارِ خودشان از عرصه پیشرفت و امکان پیشرفت در همهی زمینهها هم تلاش زیادی کردند. ما میخواهیم این اتفاق نیفتد. ما میگوئیم علوم انسانی را یاد بگیریم تا بتوانیم شکل بومی آن را خودمان تولید کنیم و این را به دنیا صادر کنیم. بله، وقتی که این اتفاق افتاد، آنگاه هر یک نفری که از مرزهای ما خارج می شود، مایهی امید و اتکای ماست. بنابراین ما می گوئیم در این علوم مقلد نباشیم. حرف ما در زمینهی علوم انسانی این است. (آبان ۱۳۹۰ بیانات در دیدار با دانشجویان)
-اصلاح در علوم انسانی و تحول در سینما و تلویزیون بدون اصلاح پایههای معرفتی علوم انسانی غربی امکانپذیر نیست و اصلاح این پایهها نیز در گرو ارتباط موثر با حوزههای علمیه و علمای دین است. (۱۳۹۱/۱۲/۰۱، دیدار جمعی از مسئولان جشنواره بینالمللی عمار با رهبر انقلاب)