مریم مومنی: با ولنگاری پوشش، فساد جنسی رواج پیدا میکند
به گزارش خبرنگار پژوهشکده تحول و ارتقاء علوم انسانی و اجتماعی، چند روزی است که کلیپی از سخنرانی دکتر خدایاریفرد، رئیس پیشین دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، در دفاع روانشناسانه از بیحجابی در حال پخش است. همه سخن وی این است: «تا زمانی که کسی با چادر و روسری میآید، این خودش است و کسی که بدون چادر و بدون حجاب میآید این هم «خودش» است و این، برای سلامت روان اجتماع بیشتر به نفع جامعه است تا اینکه یک چیز دیگری از خودمان به نمایش بگذاریم.»
مریم مومنی، دکترای جامعه شناسی و عضو پژوهشکده تحول در علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز در یادداشتی به نقد گفته های وی پرداخته است:
اخیرا در همایش سلامت روان فردی که روانشناسی کودک خوانده است، از همبستگی منفی سلامت روان و حجاب صحبت کرده است. صحبتهای آقای خدایاریفر آنقدر که شومنی و پوپولیستی بود، آکادمیک و علمی نبود که پاسخ علمی بطلبد، اما برای حفظ شان جامعه علمی خوب است که اساتید و صاحبان قلم به این بحث ضعیف و خالی از منطق که به عنوان بحث علمی طرح شد، واکنش نشان داده و از حیثیت علم دفاع کنند.
لازم نیست حتما روانشناس بود تا مولفه های سلامت روان را شناخت. صرفا اگر اهل مطالعه کتب روانشناسی هم باشید می دانید که اضطراب، فقدان عزت نفس، اختلال بدشکلی بدن، انزوا، افسردگی، احساس عدم امنیت عاطفی و روانی از مولفه های ضعف سلامت روان است. همه این مولفه ها در تحقیقات متعددی در نسبت با ولنگاری پوشش به تایید رسیده اند.
با ولنگاری پوشش دختران خود را در عرصه مدگرایی با انواع پوشش ها، عمل های زیبایی، انواع آرایش های دائم و….به ورطه رقابت می اندازند و اگر تصور کنند در این عرصه کم اورده اند دچار کاهش عزت نفس، انزوا و افسردگی میشوند. مطالعات نشان داده است که با افزایش نگرش و تصور از بدن به میزان قابل توجهی بر گرایش به حجاب افزوده میشود. توجه بیش از حد زنان و دختران به بدن می تواند نتایج خطرناکی برای خودشان و جامعه در ابعاد آسیب های اجتماعی و بهداشتی در بر داشته باشد[۱]. همچنین مطالعات نشان داده افزایش عزت نفس و سلامت روان منجر به بهبود ارزیابی فراشناختی از شکل بدن می شود که این بهبود مثلا می تواند در کاهش عمل های زیبایی کمک کننده باشد[۲].
روی صحبتم با آقای خدایاری فر است و همه خوش باورانی که جملات نسنجیده ایشان را به پای علم نوشتند…
آقای دکتر! شما که درد جامعه زنان دارید، بیایید از زاویه ای زنانه به مسئله نگاه کنید. آیا میدانستید سلامت روان زنان متاهل با مقایسه خود با زنان دیگران که برهنه و نیمه برهنه در انظار عمومی ظاهر میشوند به خطر می افتد؟ تصور از خودشان منفی میشود و امنیت روانی[۳] انها با مقایسه – حتی به صورت ناخودآگاه- بهم میریزد؟ نسبت به علاقه همسر خود دچار تردید میشوند، چراکه زندگی خود را در معرض خیانت میبینند، اینکه زنی حس کند همسرش – حتی در ذهن، نه در کلام و رفتار- او را با زنان رنگارنگ شهر مقایسه میکند سلامت روانش به خطر نمی افتد؟
به قول شهید عزیز که لقب "استاد" برازنده اوست: فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی اینست که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود ، در حالی که در سیستم آزادی کامیابی ، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایهگذاری میشود[۴].
این یک اصل کاملا منطقی و بدون نیاز به اثبات است که با ولنگاری پوشش، فساد جنسی رواج پیدا می کند، نظام خانواده بهم می ریزد و تعداد فرزندان طلاق و زنان و مردان جدا شده رو به فزونی مینهد که در تحقیقات علمی متعددی به اسیبهای روانی این قشر پرداخته شده است. تحقیقات نشان داده است حجاب زنان زمینه را برای سلامت آنها و جامعه به همراه دارد از کجروی نابهنجاری و روان پریشی در جامعه جلوگیری می کند. در واقع عفاف و حجاب تضمین کننده امنیت و آرامش زنان در تعاملات اجتماعی و ایجاد کننده جامعه سالم و متعادل است.
با همه این بحث ها، اگر اقای خدایاری فر خود را دنباله رو مکتب طبیعت گرا و برهنه گرا بدانند که باید صراحتا اعلام کنند تا بر اساس پیش فرضهای مکتبی با ایشان صحبت کنیم، اما اگر میخواهند با لفاظی های علمی اذهان نا آگاه را منحرف کنند بحث دیگری است.
اما فارغ از ایرادات اساسی بحث اقای خدایاری فر، به نظر میرسد ایشان حتی با الفبای روش مداخلات اجتماعی نیز آشنا نیستند (یا اگر هم اشنا هستند، کف و سوت حضار باعث شده فراموش کنند). اینکه میگویند "در یک شهر به عنوان نمونه حجاب را اختیاری کنید" از کدام منطق روش شناسی و کدام اخلاق تحقیق پیروی میکند؟ کدام مکتب روش شناختی به شما چنین اجازه ای میدهد که در یک شهر میلیونی مثل شیراز و با موضوع بسیار حساس حجاب، تحقیق آزمایشگاهی انجام دهید؟ نظرتان چیست که شرب خمر را هم در یک شهر دیگر آزاد کنند؟ قوانین راهنمایی رانندگی را هم در یک منطقه دیگر آزاد کنند؟ چون همه افراد جامعه خود را ملزم به رعایت قوانین شرعی و شهری نمیدانند و اگر از روی اجبار قانون را رعایت کنند دیگر خود واقعیشان نیستند و سلامت روانشان به خطر می افتد…
آقای دکتر با این مضحکه ها، استدلال و منطق را به مسلخ نبرید.
منابع:
[۱] مولایی، جابر، و یوسف وند، شهلا. (۱۳۹۳). بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر گرایش به حجاب (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهر آبدانان). زن و جامعه (جامعه شناسی زنان)، ۵(۳ (مسلسل ۱۹))، ۳۵-۴۶.
[۲] فتاحی، ادیبه، افتخاری، سیده پریسا، احمدی، سیدمجتبی، و حمزه، بهروز. (۱۳۹۷). رابطه سلامت روان و عزت نفس با ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن در زنان متقاضی رینوپلاستی مراجعه کننده به دو مرکز جراحی زیبایی کرمانشاه در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۷. نشریه جراحی ایران، ۲۶(۴ )، ۶۱-۷۱. هاشمی نژاد، فاطمه سادات، منتشلو، سمیه، ایزدی دهنوی، سعیده، و روشن، رسول. (۱۳۹۵). تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه قدردانی از بدن در نمونه ایرانی. دانشکده علوم پزشکی نیشابور، ۴(۳ )، ۶۵-۷۱.
[۳] مختاریان پور، مجید، و گنجعلی، اسداله. (۱۳۹۰). نهادی سازی عفاف و حجاب در جامعه؛ رویکردی فرایندی. تحقیقات فرهنگی ایران، ۴(۳ (پیاپی ۱۵))، ۱۱۷-۱۵۱
طیبی نیا، موسی، و احمدی، حبیب. (۱۳۹۲). مدل یابی معادلات ساختاری حجاب و عفاف. زن و جامعه (جامعه شناسی زنان)، ۴(۴ (مسلسل ۱۶))، ۴۷-۶۹
جعفری گرمجان، جواد ؛ فولادیان، احمد(1392). بررسی رابطه هویت فرهنگی و اجتماعی با اعتقاد به حجاب در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، فقه و تاریخ تمدن ، سال دهم – شماره 1 رتبه علمی-پژوهشی (دانشگاه آزاد/ISC (30 صفحه – از 9 تا 38
قراباغی، حسن ؛ یوسفی افراشته، مجید ؛ صالحی، وحید ؛ تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر حجاب و عفاف، هویت دینی و فردی، تعامل با خانواده و افسردگی و انزوا در بین جوانان مطالعات راهبردی ورزش و جوانان زمستان 1397 – شماره 42 رتبه ب (وزارت علوم/ISC (19 صفحه – از 328 تا 346
[۴] مطهری، مرتضی(۱۳۷۹). مساله حجاب، تهران: صدرا